چکیده:
کافی نبودن اعتبارات غیر پرسنلی که دولت به آموزش و پرورش اختصاص میدهد، میتواند به کاهش کیفیت خدمات آموزشی و پرورشی منجر شود.بر اساس نظریه واگنر دولت متناسب با افزایش تولید ناخالص ملی و رشد جمعیت دانش آموزی،مخارج آموزشی را افزایش می دهد.در این مقاله نظریه مورد اشاره برای دوره زمانی 1360 تا 1392به روش تخمین خود رگرسیون برداری و الگوی تصحیح خطای برداری ((VECM یوهانسون – جوسلیوس آزمون شد. نتایج نشان داد که در کوتاه مدت، تغییر در سهم اعتبارات غیر پرسنلی ارتباطی با شمار دانش آموزان،نوسان درآمدهای دولت،برنامهها، اهداف و فعالیتهای آموزشی نداشته و متاثر از سیاستهای انقباضی دولت نیز نبودهاست. بنابراین نظریه واگنر برای تبیین عوامل موثر بر اختصاص اعتبارات غیر پرسنلی صدق نمیکند. همچنین متغیرهای اعتبارات غیر پرسنلی و نرخ رشد شمار کارکنان آموزش و پرورش با یک دوره تاخیر بر اعتبارات غیر پرسنلی به ترتیب تاثیر منفی و مثبت داشتهاند. نتایج ناشی از تجزیه واریانس نیز نشان داد که در بلندمدت، بیشترین سهم در تغییر اعتبارات غیر پرسنلی آموزش و پرورش عمومی از طریق خود متغیر (حدود 70 درصد) و پس از آن به ترتیب از طریق مخارج دولت، اعتبارات هزینه شده آموزش و پرورش، نرخ رشد شمار کارکنان آموزش و پرورش و در نهایت سیاستهای دولت توضیح داده می شود. پیش بینی نشان داد که اعتبارات غیرپرسنلی در سال 1398 نسبت به سال 1392با رشد متوسط 9/3 درصد در سال در مجموع 3/23 درصد افزایش خواهد یافت.
خلاصه ماشینی:
در ادامه برای بررسی ارتباط خطی بلند مدت میان همۀ متغیرهای ذکر شده با متغیر اعتبارات غیر پرسنلی آموزش و پرورش ، از روش "حداقل مربعات معمولی "١ استفاده شده است که در آن اعتبارات غیر پرسنلی آموزش و پرورش عمومی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای اعتبارات هزینه شده واقعی آموزش و پرورش ، اعتبارات غیر پرسنلی،کسری بودجه آموزش و پرورش ، درآمدهای نفتی دولت ، مخارج دولت ، تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم ، نرخ رشد نقدینگی، نرخ رشد جمعیت دانش آموزی، نرخ رشد شمار کارکنان آموزش و پرورش ، مخارج مصرفی دولت ، متغیر مجازی مربوط به سیاستهای انبساطی و انقباضی دولت و جنگ به عنوان متغیرهای مستقل قرار گرفته اند که یافته ها در جدول شماره ٤ ارائه شده است .
نتایج ناشی از تجزیه واریانس نیز که یکی از کاربردهای مدل خود رگرسیون برداری است و به وسیله آن میتوان برآورد کرد که چند درصد واریانس خطای پیش بینی با تغییرات خود متغیر و چه سهمی از آن با تغییرات متغیرهای دیگر توضیح داده میشود، نشان داد که در یک دوره ٢٠ ساله ، بیشترین سهم در تغییرات اعتبارات غیر پرسنلی آموزش و پرورش عمومی از طریق خود متغیر (حدود ٧٠ درصد) و پس از آن به ترتیب با مخارج دولت ، اعتبارات هزینه شده آموزش و پرورش ، نرخ رشد شمار کارکنان آموزش و پرورش و درنهایت سیاستهای دولت توضیح داده شده است .