چکیده:
پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یکسو با اتخاذ رویکردی کمی - رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل گرایانه ، سعی در بررسی گونه های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم اندازی نسبتا روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش سنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی ٧٣ سایت در قلمرو گویشی گستردة پژوهش - که از شمال به شبه جزیرة میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنه های رشته کوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستانهای بابلسر و سوادکوه محدود می شود- مشخص شد. دادههای پژوهش شامل معادلهای آوایی ٦٢ مدخل واژگانی (جمعا ٤٥٢١ معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران ٣٦ سال و متوسط سواد آنها در حد آموزش ابتدایی است که ٣٨% آنها زن هستند. تحلیل انبوهه دادهها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویش سنجی بر رهیافت سنتی ، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانی گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی ، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می شود که تغییرات پیوستار گویشی آنها از
خلاصه ماشینی:
"دانشجوی دکتری زبانشناسی ، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران دریافت : ٩٣/٢/٢٨ پذیرش: ٩٣/٦/٨ چکیده پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یکسو با اتخاذ رویکردی کمی - رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل گرایانه ، سعی در بررسی گونه های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم اندازی نسبتا روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش سنجی دارد.
در یافته های حاصل از خوشه بندی زبانگونه ها براساس شاخص فاصلة زبانی به روش وارد (نمودار ١) و نیز مقیاسگذاری چندبعدی (نمودار ٢) مشخص شد که دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانی گالشی از هم متمایزند و گروه گویش مازندرانی خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می شود؛ با توجه به ماتریس شاخص فاصلة زبانی و پلات مقیاسگذاری دوبعدی باید گفت که در بین گونه های مختلف ، گالشی ، گویش و بقیه ، لهجه هستند؛ طبق دادههای پژوهش تکثر وامواژههای فارسی و عربی مثل ولدی /valdin/ (فرزند)، مونس /mɔnəs/ (همسر) و دکه /dɐccə/ (خانه ) و نیز فرآیندهای آوایی همانند ابدال (مثلا ابدال همخوان خیشومی به کناری /mɒlɐs/→mɔnəs//) و کوتاهشدگی همخوان کشیده /dɐcə/→dɐccə//) از ویژگی های مازندرانی گالشی است که آن را از دیگر گروههای گویشی مازندرانی متمایز می سازد.
هر دو رهیافت ، تغییرات زبانی از سمت شرق به غرب را تأیید می کنند؛ منتها یافته های رهیافت سنتی بر پایة مطالعات یکپارچه صورت نبسته است ؛ چه از لحاظ دادگان، چه از لحاظ جغرافیای گویشی ؛ بررسی کل گرایانه و تحلیل انبوهه دادگان در رهیافت گویش سنجی ضمن مشخص نمودن جهت این تغییرات، میزان آن را نیز تعیین کرده است ، مهم تر ازآن، پیوستار گویشی و مناطق گذار را با استفاده از نقشه های پرتوی بازنمایانده است ."