چکیده:
این مقاله از منظر مدل چندمعنایی قاعدهمند به بررسی ابعاد معنایی واژة «زیر» به عنوان یکی از واژههای مکانی پرکاربرد در فارسی میپردازد. دادهها شامل نمونه های وقوع «زیر» در بافت های متنوع فارسی است و ابزار تحلیلی، مدل چندمعنایی قاعدهمند است . هدف این است که ضمن مطالعه تنوع و انعطاف معنایی این مکانواژه، نحوة عملکرد این ابزار تحلیلی در تعیین معنای اولیه و سایر معانی متمایز بررسی گردد. درواقع ، تلاش میشود تا جنبه های قوت و ضعف این مدل شناختی، به ویژه جایگاه نظری آن به چندمعنایی حروف مکان، بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پس از تحلیل نمونه های کاربرد مکانواژة «زیر» ابتدا معنای مکانی اولیه آن تعیین شد و سپس چهار معنای متمایز دیگر مشخص گردید که شامل معنای «کمتر»، «تحت تاثیر/ کنترل»، «در خفا و پنهانی» و معنای «پوشیدهشده» هستند. نتایج تحلیل معنایی «زیر» حاکی از آن است که مدل چندمعنایی قاعدهمند از دو جنبه دارای وجه امتیاز نسبت به آثار پیشین از جمله لیکاف (١٩٨٧) است ؛ یکی در تعیین معنای اولیه به دلیل ارائه ملاکهای مدون زبانی و دیگری در محدودسازی تعدد معانی به سبب برقراری نوعی اعتدالگرایی در چندمعنایی. بررسی ابعاد معنایی «زیر» نشانگر برخی چالش ها نیز هست که تحلیل حاضر تحت این مدل با آن روبه روست . مهم ترین این چالش ها یکی ابهامات شناختی معانی متمایز به دست آمده و دیگری، ماهیت وابسته به بافت آنها است که با ملاک استقلال بافتی معنا ناهمسو است . به عبارتی، نتایج این پژوهش بیان میکند مدل چندمعنایی قاعدهمند که از نظر روششناسانه حائز برخی مزیت ها است ، از لحاظ نظری، به ویژه از جنبه هویت معنایی غیر مستقل و ساختی حروف مکان و نیز واقعیت روانشناختی معناهای متمایز ارائه شده، با ابهامات و مسائلی روبه روست .
خلاصه ماشینی:
"پژوهش هایی چون ایوانز (٢٠٠٠)، کرایتزر (١٩٩٧)، رایس (١٩٩٣)، ساندرا (١٩٩٨)، ساندرا و رایس (١٩٩٥) و نیز تایلر و ایوانز (٢٠٠٣) این پرسش را مطرح کردهاند که آیا اصولا تحلیلی چنین ریزبینانه و جزئی نگر که برای تعدد معانی یک واژه همچون over هیچ حد و مرزی نمی شناسد، توجیه پذیر است ؟ و آیا از نظر روششناسی این افراط و عدم محدودیت نقطة ضعف تحلیل به شمار نمی آید؟ برخی همچون کرایتزر (١٩٩٧) بر این باورند چنین رویکردی منجر به یک شبکة معنایی آنچنان نامحدود و مرزناپذیر می شود که 4 ull-sp1e3cimfiectaatipohno parnod he nomy 5 adical olysemy 16 polysemy allacy Sandra, 998) 422 در آن واژههای مکانی متفاوتی مانند through و across نیز به خوبی می توانند با شبکة چندمعنایی over ارتباط بیابند (٢٩٢ :١٩٩٧ ,Vide.
علاوه بر ابهام در واقعیت روانشناختی معنا، نتایج مربوط به ابعاد معنایی «زیر»، مدل تایلر و ایوانز را با نوعی تناقض درونی نیز مواجه ساخت ؛ از یکسو طبق ملاک تعیین معانی متمایز، معنا باید مستقل از بافت وجود داشته باشد و غیر قابل استنباط از معنای سایر عناصر در بافت باشد؛ اما از سوی دیگر معناهای حاصله برای «زیر» صرفا در حضور بافت برای این واژة مکانی قابل تصور بودند و بدون لحاظ کردن بافت عبارت مربوطه ، آن معنا برای واژة «زیر» نامتحمل به نظر می رسید."