چکیده:
آنچه بخش مهمی از شعر فارسی را در بر می گیرد، عنصر خیال است. صور خیال زیر بنا و عنصر اصلی شعراست. حکیم ابوالحسن علی بن جولوغ فرخی سیستانی، از شعرای بزرگ اواخر قرن چهارم ه. ق، در سرودن قصاید خیالی و نغز و دلکش، در ادبیات فارسی سهم به سزایی دارد. سخنانش درمیان قصیده گویان، به سادگی و روانی و استحکام ومتانت ممتاز است. وی در استفاده ازافکار و احساسات عادی و بیان آنها به زبان ساده و روان بسیار ماهراست. شالوده ی قصاید وی بر پایه ی تصاویر زیبا نهاده شده است. می توان گفت :این شاعر بلند آوازه ی سیستانی، بعد از منوچهری، بهترین آفریننده ی اشعار خیالی و تصویری به ویژه تشبیهات است و قدرت تصاویر در القاء حالت ها و مسائل وجدانی در اشعار وی، به حدی است که او را از شاعران روزگار خود ممتاز می کند. فرخی در وصف طبیعت و بهار و به کارگیری تشبیهات زیبا، کم نظیر است.
خلاصه ماشینی:
ميتوان گفت :اين شاعر بلند آوازه ي سيستاني، بعد از منوچهري، بهترين آفريننده ي اشعار خيالي و تصويري به ويژه تشبيهات است و قدرت تصاوير در القاء حالت ها و مسائل وجداني در اشعار وي، به حدي است که او را از شاعران روزگار خود ممتاز مي کند.
ابياتش به اندازه اي ساده و طبيعي و از هر گونه تعقيد و حشو بر کنار است اسلوب شعر و نظم مخصوص آن را از ياد برده و به جاي اينکه شعر بگويد محاوره کرده و صحبت داشته است ، ولي پس از اندک تامّل و توجه ميتوان دانست که فرخي در آن ابيات شيرين و روان نظم شعري و اسلوب نظمي را به تمام و کمال به کار برده و در اعمال قوانين بلاغت خودداري نکرده و فقط توانايي خاطر و رواني قريحه ي اوست که نظم را به همه ي دقت ، در صورت محاوره ، نمايش مي دهد.
مطلع قصيده ي مزبور اين است : سروي گر سرو ماه دارد بر سر ماهي گرماه مشک بارد و عنبر (ديوان ، ص ١٢٦) خيال عنصر اصلي شعر، در همه تعريف هاي قديم و جديد است و هر گونه معني ديگري را در پرتو خيال ميتوان شاعرانه بيان کرد.
از قديمي ترين ادوار شعر فارسي، خيال به معني تصوير و پرهيب و شبح و سايه و مفاهيم مشابه و نزديک به اين معاني به کار رفته است مانند بيت زير از ناصر خسرو: در ديگ خرافات کفچليزي در آينه ي ناکسي خيالي (ديوان ناصرخسرو، ص ٤٣٦) فرخي هم از نظر تنوع حوزه ي خيال هاي شاعرانه و هم از نظر لطافت تصويرها، شاعري است ممتاز.