چکیده:
نوشتار پیش رو با رویکرد تاریخی ـ تحلیلی و با هدف طرح روایتی جامع از پیشینه و روند بهکارگیری مخالفت با عامّه به عنوان مرجّح باب تعارض اخبار نوشته شده است در این اثر تلاش شده تا با واکاویدن سیر تاریخی موضوع، در خلال بررسی نوشتههای بر جای مانده از فقه امامیه، از زمان نخستین کاربردها تا عصر حاضر، موقعیت آن نشان داده شود. درنگ در رویکردهای متفاوت پدیدآمده در مرجّحیت مخالفت با عامّه، شرایط و چگونگی إعمال آن در میان فقها و نیز فراز و فرودهای پدیدارشده در گذر تاریخ، نتایج تأمّلبرانگیزی را به بار نشانده است که از جمله میتوان به اذعان به وجود رویکردهای سلبی و ایجابی نسبت به اصل موضوع، تغییر یافتن ادبیات موضوع پس از چند قرن، گزینش معیار تقیه در اخذ به این مرجّح و ادعای برقراری تلازم میان تقیه و مخالفت با عامّه از منظر اکثر فقها اشاره کرد. ضمن اینکه این مقاله، شماری از آسیبهای ناشی از تحلیل غلط و درک نامناسب از حقیقت مخالفت با عامّه و شروط بهکارگیری آن را نیز بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
سیر تاریخی مخالفت با عامه بهرغم گواهی نصوص موجود در علم اصول که حاکی از عدم اشتهار مرجحیت مخالفت با عامه در میان قدمای اصحاب، دستکم تا زمان شیخ طوسی است (رشتی، بیتا: 442؛ طوسی، 1417، ج 1: 147 و 148) و تاریخ انضباطبخشی به این موضوع را در ضمن مبحث تعادل و تراجیح، به زمان نگارش «معارج الاصول» محقق حلی بازمیگرداند (محقق حلی، 1423: 225 و 226)؛ اما باید اعتراف کرد که قبل از ایشان برای نخستین بار، مرحوم کلینی بود که در مقدمۀ کتاب «کافی» از مخالفت با عامه در شمار مرجحات منصوص یاد کرد (کلینی، 1363، ج 1: 8) و البته تاریخ شیوع و گسترش این بحث را باید به زمان محقق اول بازگرداند؛ به نحوی که بعد از ایشان، تقریبا در اکثر کتب اصولی، مبحثی به مخالفت با عامه اختصاص یافت؛ هرچند در تفصیل و اجمال و اقبال و ادبار به آن، متفاوت عمل شده است.
حائری، مرتضی (1426)، شرح العروة الوثقی، تحقیق محمدحسین امراللهی، چاپ اول، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم.