چکیده:
در صورتى که کسى پس از دعوت و اخراج شبانه از منزل، مفقود شود، ماده 513 قانون مجازات اسلامى دعوتکننده را ضامن دیه مىداند و بر خلاف اصل برائت، فرض را بر مجرمیت قرار مىدهد; بىآنکه بین وجود لوث و غیر آن، تفاوتى قائل شود. در حالى که در فقه، نظر موافق ماده یادشده، از جهات متعدد قابل نقد است و اصل برائت، اقتضا دارد که دعوت شبانه نتواند از عوامل مسؤولیت به شمار آید. این مقاله در صدد است بر اساس اقوال فقهى و مستندات آنها، صحت و سقم دیدگاه یادشده را در فقه بررسى کند و در صورت اثبات، نحوه انعکاس آن را در قانون، یادآور شود.
خلاصه ماشینی:
7. گرچه ظاهر روایات عام است و فروض مختلف را مشمول ضمان قرار میدهد، قدر متیقن با لحاظ همه قیود و شرایط، جایی است که: الف( شخص کشته شده باشد; ب( قاتل به واسطه اقرار، شاهد و امثال آن، معین نشود; ج( دعوتکننده ادعای قتل توسط دیگری نکند یا در برابر اتهام قتل، سکوت کند )اصفهانی، 254/11 :1416); د( دعوت در شب رخ داده باشد; ه( دعوتکننده شخص را بین ماندن و خروج از منزل، مخیر نکرده باشد )حسینی عاملی، بیتا، : 285/10); و( دعوت از وی برای انجام کار واجب نسبت به دعوتشده نباشد; و ز( دعوتشونده نقشی در دعوت نداشته باشد.
1. عدم ضمان اصل برائت، اقتضا دارد که دعوتکننده ضامن تلقی نشود مگر اینکه موجب ضمان، اثبات شود; چنانکه در یکی از عبارات فقهی میخوانیم: »از کتاب لمعه، عدم ضمان در همه صورتها به دست میآید و در شرح لمعه، چنین تعلیل شده است که اصل، بر برائت از دیه و قصاص است تا آنکه سبب آن محقق شود و آن در جایی است که قتل، مشکوک نباشد.
بنابراین به دلیل ضعف روایات و مخالف اصل بودن آنها ضمان باید منحصر در موردی شود که اخراجکننده مسؤولیت بازگرداندن را عهدهدار شده باشد یا قرائن مرگ وی به دست دعوتکننده را تأیید کند که در صورت اثبات آن، با قسامه، طبق آن عمل میشود; و در هر صورت، مطلق اخراج بدون کشته شدن اخراج شده، نمیتواند از اسباب ضمان به شمار آید و از این نظر، مواد قانونی یادشده به اصلاح نیاز دارد.