چکیده:
امروزه اکثر دانشمندان به دنبال الگویی برای مدیریت بحران های سیاسی- اجتماعی میباشند. ولی از آنجا که اصول و راهبردهای ارائه شده آنها اغلب خاستگاه غربی و غیربـومی دارد، بـا روش و سـبک مـدیریتی ائمـه معصومین (علیهم السلام ) متفاوت میباشد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سـوال اصـلی اسـت کـه اصـول و راهبرد مدیریتی حضرت امام علی(ع ) در حل بحران های سیاسی و اجتماعی زمان خود چه بوده اسـت ؟ و در این راستا فرضیه مقاله عبارت است از اینکه امام علی(ع ) با مدیریت بر قلوب و اصلاح رابطه خود با خـود و خود با خدا و با توجه به شرایط و موقعیت زمان با سبکی از مدیریت آرام ، متعادل و پیشـگیرانه و مهارکننـده به رفع بحران های سیاسی و اجتماعی زمان خود پرداخته است . در این مقاله فرضیه مذکور به انضمام اصـول مدیریتی حضرت علی(ع ) با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس بررسی اطلاعـات کتابخانـه ای و سخنان و سیره حضرت در نهج البلاغه و تطبیق آن با نظریات موجود در مـورد مـدیریت بحـران ثابـت شـده است .
خلاصه ماشینی:
"جدول ٣- اصول مدیریت بحران حضرت علی(ع ) در جنگ نهروان قبل از بحران ١- گذشت و مدارا و اطاعت : حـق گـزاردن نمـاز در مسـجد، عـدم محرومیت از بیت المال ، حلم در برابر اهانت ها ٢- اصـل نصـیحت و انتقاد: جلسه و گفتگوی امام و اصحاب برای هـدایت و نصـیحت و تبیین علل و مواضع و پاسـخگوئی بـه سـؤالات ٣- دشـمن شناسـی صحیح و دقیق حضرت ٤- ارائه خبر و گزارشـات توسـط مـأموران امام (ع ) و تأئید صحت خبرها از جنایات خوارج حین بحران ١- مشورت با اصحاب ٢- تصـمیم گیـری بـرای جنـگ ٣- اجـرای حکم خدا ٤- توکل ٥- انضباط و جدیت (بازدید از آرایش نظـامی) ٦- شایسته گزینی (تعیین پرچم داران ) ٧- خودداری از آغاز جنگ و اتمام حجت بعد از بحران ١- حذف عوامل بحران ٢- بزرگواری با مجروحین ٣- تقسیم غنایم ٤- ایراد خطبه و آگاهی به مردم ٥- نهی از قتل آنها پس از حضرت ٦- مرزبندی اندیشه خوارج و تفکر معاویه ای ٧- هشدار نسـبت بـه رشد و رویش دوباره آنان و آگاهیبخشی به ایندگان ٤- نتیجه گیری از آنجا که جامعۀ کنونی ایران ، جامعه ای اسلامی است که برای رسیدن به مدینـۀ فاضلۀ قرآنی بحران های زیادی را پشت سرگذاشته و درآینده هم پیشـرو دارد، نیـاز به الگوبرداری از روش های مدیریتی حضرات معصومین (ع ) به عنوان پیشوایان دین مبین اسلام ، که کارآمدترین روش را در پیش میگرفتند و متصـل بـه عـالم الهـی و توحیدی بودند امری جـدی اسـت ؛ ایـن در حـالی اسـت کـه نـاتوانی بسـیاری از روش های غربی که بر انسان محوری و دوری از عـالم وحیـانی مبتنـی انـد درحـل معضل جامعۀ بشری آشکارشده و تجربه های تاریخی شاهد براین مـدعا اسـت ."