چکیده:
در فصل اول برخی از مفاهیم مهم مورد بررسی قرار م یگیرد و با توجه به روایات مختلف به این
نتیجه خواهیم رسید که لفظ خمر در روایات همة مسکرات را شامل است و در فصل دوم اقوال را به
تفکیک قائلین به نجاست، قائلین به طهارت و محتاطین بیان م یکنیم و در فصل سوم ادله را نیز به
تفکیک اجماع، آیه و روایات بیان خواهیم کرد و خواهیم گفت که اجماعی بر نجاست نیست. آیه نیز
دلالت بر نجاست ندارد و در فصل چهارم در جمع بین روایات بهترین جمع را تفکیک بین روایات
نجاست و حمل روایات آمره به غسل ثوب بر استحباب و حمل روایات آمره به غسل ظرف و آمره به
دور ریختن آب یا طعام به وجوب دوری از مسکر حتی از قطرات ریز و یک قطره در آب زیاد م یدانیم
و خواهیم گفت که حمل روایات طهارت به تقیه به هیچ وجه صحیح نیست و شاید بتوان روایات
نجاست را به تقیه حمل کرد و در فصل پنجم فرض تعارض را بررسی خواهیم کرد.
خلاصه ماشینی:
همچنین حکم به عدم جواز نماز در خانهای که خمر در آن است، حتی اگر در ظرفی باشد و سرایتی هم به نمازگزار نداشته باشد 28 ، کرده است؛ اما با توجه به صراحت جواز نماز در لباسی که خمر به آن برخورد کرده است به خاطر علت مذکور در آن در طهارت خمر این کلمات باید توجیه شود و به نظر میرسد بهترین توجیه حمل نزح آب چاه به تعبد و حمل عدم جواز نماز با لباس ملاقی خمر به شدت قذارت خمر که سبب میشود عبادت و نماز منقصت داشته باشد و حمل دور ریختن طعامی که قطرهای خمر به آن اصابت کرده است به وجود قطرات خمر در این طعام که با توجه به شدت حرمت خمر و عدم امکان جداسازی آنها، باید همة غذا را دور ریخت، میباشد و در علل 29 نیز بابی به همین عنوان باز کرده است.
دلالت: جواز نماز در لباس ملاقی با خمر و هم چنین تعلیل حضرت7 به «ان الثوب لا یسکر» ظهور در این دارد که تنها علت امر به دوری از مسکرات سکری است که از آنها حاصل میشود و علت دیگری برای اجتناب و از آن جمله نجاست وجود ندارد.
به خاطر همین تعداد دفعات غسل نیز باید بیشتر باشد و شاهد این معنا سؤال دیگر عمار در همین روایت الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة؛ ج5، ص: 108 است که سألته عن الذی یکون فیه الخمر هل یـصلح أن یکون فیه الخل و ماء کامخ أو زیتون قال إذا غسل فلا بأس و عن الإبریق و غیره یکون فیه خمر أ یـصلح أن یکون فیه ماء فقال إذا غسل فلا بأس و حضرت7 امر به مطلق غسل کردهاند و امر به مطلق وجود طبیعی، منتج کفایت یک بار است.