چکیده:
مفهوم شناسی توثیق و تضعیف از طریق تتبع در استعمال آن ها در کلام صاحبان آثار رجالی موضوع این نشست علمی است. راویان معرفی شده در کتب رجالی به دو گروه صاحبان آثار مکتوب حدیثی و ناقلان شفاهی حدیث تقسیم می شوند. بررسی آماری نشانگر آن است که غالب رواتی که توثیق و تضعیف شده اند، از گروه صاحبان آثار اند. اگرچه اسامی روات از زمان رسول الله صلی الله علیه و آله در کتب رجالی درج
شده است، اولین توثیق و تضعیف درباره راویان عصر امام باقر علیه السلام وارد شده است. این دوران آغاز طرح کلان ائمه علیهم السلام برای سامان دهی جامعه شیعه از طریق نشر احکام فقهی بوده است.
جریان غلات به تحریف عقاید و اباحه گری رفتاری دامن می زند. در برابر امام باقر و امام صادق علیهما السلام جامعه شیعی را از در افتادن به دام این گروه باز داشتند. معرفی روات مورد اعتماد از سوی امام باقر و امام صادق علیهما السلام و نهی از معاشرت با غلات راه کاری برای صیانت جامعه شیعه از معارف غالیان بوده است. فهرست راویانی که از سوی امام صادق علیه السلام تایید شده اند منطبق با طبقه اول اصحاب اجماع است و خصوصیت بارز ایشان فقه مداری در نقل احادیث است. حساسیت بالایی که در میان روات برای اجتناب از انحراف غلات پدید می آید موجب می شود راویانی را که مضامینی شبیه به عقائد غلات را نقل می کنند، تضعیف شوند. به طور مثال کسانی که ناقل روایات علم غیب امام اند متهم به غلو و
تضعیف می شوند. این تضعیفات که مبنای کلامی دارد، حجت نیستند. سی توثیق و تضعیف غالب راویانی که تضعیف شده اند متهم به غلوو ارتفاع در مذهب اند نزد رجالیون آن دوران ضعف راوی به معنای عدم پذیرش روایاتی است که منفردا نقل می کند و به معنای دروغگویی نیست. راوی ثقه نیز کسی است که
روایات منفرد کتاب او قابل اعتماد است. در این فضا راوی احادیث فقهی که منقولات اش با متعارف روایات فقهی هماهنگ باشد، توثیق می شود. نتیجه آنکه معنای توثیق راوی، تایید محتوای آثار حدیثی مکتوب وی و تضعیف به معنای عدم پذیرش روایات منفرد راوی است. رویکرد رجالی موجود که در پی مکتب رجالی حله پدید آمده است با آنچه در میان رجالیون متقدم رایج بوده، تفاوت دارد. برای داوری در این باره تاملی فقیهانه با لحاظ قرائن تاریخی لازم است.
خلاصه ماشینی:
چرا در کتاب رجال شیخ طوسی اولین حضور واژة ثقة از اصحاب امام باقر علیهالسلام است و همچنین اولین حضور واژة ضعیف؟ توثیق و تضعیف صاحب اثر در رجال برقی و ابن غضائری و کشی همچنین در کل رجال برقی شما تنها با دو مورد کاربرد ثقة روبرو هستید.
نتیجة بررسی کتاب های رجالی از این دیدگاه شما اگر همین مجموعه را مرور کنید، حداقل یک نتیجه دارد و آن این است که جهت گیری عمومی توثیق و یا تضعیف راویان در رجال شیعه به سمت صاحبان آثار است.
چرا راویانی که متهم به غلو هستند تضعیف شدهاند؟ تلقی اصحاب این است که کسانی که آموزههای غالیانه را انتشار میدهند، دو ویژگی دارند: 1.
2. پیامد عملی مترتب بر آن اباحه گری و شریعت گریزی است؛ یعنی دقیقا وجود همان دو عامل که باعث توثیق راویان میشود، عدم آن یا تلقی عدم آن موجب تضعیف راوی میشود.
تقابل رجال شیعه و مکتب حله آیا تبیینی که مرحوم شیخ بهاء در مشرق الشمسین از چرایی رویکرد حوزۀ حله به نگاه راوی محوری دارد، تبیین درستی است یا حتی اگر آن عامل وجود داشت، تنها راه حل برون رفت از بحران، راوی محوری بود؟ چرا راوی محوری در گذر زمان دستخوش تحول شد؟ شما مقایسه کنید اصطلاحات مرحوم علامه را با اصطلاحات مرحوم شریعت مدار استرآبادی - که در رسالۀ لب اللباب که در میراث حدیث شیعه، دفتر دوم چاپ شده است- چرا چهار اصطلاح (علامه) به پانزده اصطلاح تبدیل شد؟ همة اینها نشان از یک سری خلل هایی دارد که رویکرد مذهب حله نتوانست پاسخگوی آن باشد.