چکیده:
سیرة متشرّعه و عرف بر این است که «رویت در محلّ » را ملحظه می کنند و اوّل ماه را روزی می دانند که ماه پس از محاق «در آنجا» رویت شود و همین سهولت رویت هلل در محل موجب شده است که «رویت هلل» معیار محاسبة تقویم قمری و تنظیم فعالیت های مردم شود (که قرآن کریم هم به آن اشاره نموده است). طبعا برای ردع چنین سیره ای به دلایل صریح و قطعی برخلف آن نیازمندیم. از آن جایی که از ناحیة شرع دلیل خاصیّ بر کفایت رویت در مناطق دیگر وارد نشده است و ادلة ادّعا شده، اخصّ از مدّعا و مورد خدشه است و اطلق برای مطلقات ادعایی آن منعقد نمی شود و منصرف به بلد نزدیک است، سیرة مذکور حاکم است.
خلاصه ماشینی:
مرحوم آیة الله خویی دلالت این روایت بر کفایت رؤیت در مناطق دیگر را «اوضح من الجمیع» تعبیر میکند و چنین گفته است که از عبارت «جمیع اهل الصلاة» فهمیده میشود که حکم، واحد بوده و برای همه بلاد ثابت است، بنابراین اگر بینه بر رؤیت، از گوشهای از عالم اقامه شد، کافی است.
بحث دلالی: معانی محتمل در روایت: • احتمال اول: سائل، رؤیت هلال در هر محل را ملاک میدانسته و سؤال او این بوده است که آیا سخن برخی حساب و ریاضیدانان امکان دارد- که با این که اینجا هوا صاف است و ماه دیده نشده- در همین زمان در مصر و افریقا و اندلس ماه دیده شود و در نتیجه تکلیف مردم شهرهای مختلف در صوم و افطار یکی نباشد.
بحث دلالی پیرامون روایت علی بن ابی حمزه بطائنی: در این روایت که امام علیه السلام فرمودهاند برای درک شب قدر چهار شب مراعات شود، مرحوم آیة الله خویی برای نظر خود به آن استدلال کرده بودند که امام علیه السلام به شخص نفرمودند که ملاک، رؤیت در محل خودتان است، بلکه فرمودند برای مطلب مهم شما احیاء چهار شب چه آسان است و این که نفرمودند بر طبق رؤیت در سرزمین خود عمل کنید، به این علت بوده که مخبر یک نفر بوده است، و فرض نشده است مخبر، شرایط اعتبار خبر مثل عدالت را دارا بوده است.
بحث دلالی پیرامون روایت معمر بن خلاد: این روایت خلاف نظر مدعی کفایت را اثبات میکند؛ چون امام علیه السلام راوی را مورد عتاب قرار میدهند که چرا امروز را یوم الشک فرض کردی، حال آن که هوا صاف بوده و ماه دیده نشده است، پس امروز قطعا از ماه رمضان نیست.