چکیده:
در ارتباط با زمان آغاز خطبه های نماز جمعه نسبت به زوال، چهار دیدگاه عدم جواز
قبل از زوال، وجوب ایراد پیش از زوال، استحباب تقدیم بر زوال و جواز خطبه خواندن
امام قبل از زوال در بین اصحاب وجود دارد. استحباب و وجوب با توجه به ادله ای که
بر عدم جواز اقامه شده اند، قابل دفاع نیستند. از بین ادل های که برای شرطیت زوال بیان
شده است، نمی توان شمول صلاة الجمعه نسبت به خطبه ها را اثبات کرد. سایر ادله نیز
یا اطلاق داشته و قابل تخصیص می باشند و یا اساسا دلالت آنها مشروط به عدم ورود
بیان بر جواز است.
دلالت صحیحه عبد الله بن سنان بر جواز روشن و غیر قابل توجیه است و می تواند بر ادله
عدم جواز مقدم شود. در نتیجه ایراد خطبه قبل از زوال جایز بوده اما تاخیر خطبه از زوال با
توجه به دلالت قطعی سیره و استمرار تاخیر در نماز جمعه پیامبر صلی الله علیه و آله رجحان دارد.
خلاصه ماشینی:
علامه حلی قدس سره در کتاب منتهی 1 به روایت سلمه بن الاکوع برای مدعای خویش استدلال کرده و آن را ظاهر در این میدانند که پیامبر صلی الله علیه و آله خطبهها را بعد از زوال اقامه میکردهاند.
علامه حلی قدس سره بعد از نقل روایت سلمه بن الاکوع میفرمایند: «و الجمعة إنما هی الخطبتان و الرکعتان» 1 ایشان با این کلام خود با ادعای شمول صلاة الجمعه نسبت به خطبهها، به دنبال استدلال به روایت برای اثبات فعل پیامبر صلی الله علیه و آله در خواندن خطبهها بعد از زوال میباشند.
محقق حلی قدس سره در معتبر بعد از نقل دو قول جواز خطبهها قبل از زوال و وجوب خطبهها بعد از زوال، برای قول اول - که مختار ایشان است- به روایتی از انس استدلال میکنند: «لنا- علی الجواز- روایة أنس قال: «کنا نصلی مع رسول الله صلی الله علیه و آله الجمعة إذا مالت الشمس» و هو دلیل جواز إیقاع الخطبة قبل میلها» 3 ایشان در این استدلال نصلی را مرادف دو رکعت نماز جمعه برداشت کرده و خطبهها را از ظاهر آن خارج میدانند.
با این اوصاف مهم این است که آیا برای اثبات جواز خطبهها قبل از زوال، دلیلی معتبر وجود دارد؟ دلیل اول (اجماع): شیخ طوسی قدس سره در کتاب خلاف در ذیل مسأله 390 بعد از بیان جواز خطبه با وقوف خورشید در وسط آسمان، از سید مرتضی قدس سره جواز نماز را هنگام قیام خورشید نقل فرموده، سپس از شافعی و ابوحنیفه قول به عدم جواز خطبهها قبل از زوال را نقل میفرمایند و در انتها برای اثبات مطلب خویش به اجماع فرقه استدلال میکنند.