چکیده:
در پی انتشار مقاله ای تحت عنوان «اهتمام به آرای عمومی در
حکومت» نقدی بر آن نگاشته شد که در شماره 22 مجله، نویسنده
محترم با نوشتن جوابیهای از قواعد و آداب نقادی قدری عدول
کردند. همگان میدانند فضای نقد و مناظره، فضای امنیت و آزادی
و عقلانیت و مساوات است و کسانی که این فضا را چنان تنگ کنند که
جز خود در آن نگنجند، چگونه میتوان انتظار داشت که دیگران را به
ضیافتی تعارف کنند که در آن نه مراعات قواعد نقد شود و نه برابری
و آداب میزبانی؟
نویسنده محترم در جوابیه خود، باز همان حرف سابق را تکرار
نمود و حرف جدیدی ارائه ننمود، با این حال، باز از نگاهی دیگر با
اصرار اساتید پاسخی نگاشته میشود.
خلاصه ماشینی:
"بر این اساس، تقسیم بحث به مرحله ثبوت و اثبات مشکلی را حل نمیکند؛ زیرا فرض اینکه امام معصوم(ع) یا حاکم اسلامی در صورت عدم مقبولیت مردمی، مجاز به تصدی حکومت نیست، بیانگر این حقیقت است که قائل بهدرستی، مفهوم ولایت معصوم و فقیه را درک نکرده است و آنرا به حکمرانی عنانگسیخته یک شخص نسبت به سرنوشت یک جامعه تفسیر کرده است، در حالی که ولایت معصوم یا فقیه به معنای جریان فقه حکومت و تعبد به وحی در حیات اجتماعی بشر و تسلیم جامعه در برابر خداوند متعال و نه یک فرد معنا میشود.
البته از این نکته نباید غفلت شود که اگر فقیه جامع الشرایطی همچون امام رحمة الله علیه قبل از تشکیل مناصب قدرت دینی و یک جامعه اسلامی و بیعت مردم با ایشان، پرچم مبارزه را برای توسعه عزت بلند کنند بر دیگران بیعت ازایشان و بیعت با ایشان فرض است و عملا این حرکت از مشروعیت لازم برخوردار میباشد، اما پس از تشکیل جامعه و پیدایش قدرت، مجرای جعل حق حاکمیت الهی چیزی جز بیعت اجتماعی نیست."