چکیده:
در جامعه مذهبی ایران، پس از ورود اسلام و بسط تشیع، روحانیت شیعه یکی از
پرنفوذترین و تأثیرگذارترین اقشار اجتماعی بوده و در بیشتر جریانهای
سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی نظامی نقش مهمی ایفا نموده است. نگارنده با
بررسی مبانی اقتدار این قشر، عدم وابستگی به ارکان حاکمیت سیاسی، مردمی
بودن، استقلال اقتصادی، نظام مرجعیت و فتوا، زهد و تقوا و هدایت بستنشینی
را از عوامل عمده نفوذ و اقتدار این قشر میداند.
خلاصه ماشینی:
"هدف مقاله حاضر ورود به مباحث مربوط به کیفیت نقشآفرینی و سمت و سو و تأثیرگذاری و قضاوت در مورد نوع تأثیر و اهداف روحانیان از مداخله در تحولات تاریخ ایران، به ویژه موارد ذکر شده، نیست (ورود به آن حیطه خود مجالی دیگر و مقالی افزونتر میطلبد)، بلکه هدف از این نوشته، تحلیل و وارسی این پرسش است که رازها، دلایل و علل ماندگاری و تداوم نفوذ و قدرت روحانیان شیعه در ایران چه بودهاند؟ چرا ایشان با وجود فقدان امکانات نظامی و اقتصادی و سیاسی عمده، میتوانستند در مقابل دولت مرکزی بایستند؟ این نهاد از چه اهرمهایی برخوردار بوده که توانسته است به حیات خویش ادامه دهد؟ و آیا این اهرمها و عوامل موجده قدرت و محبوبیت همواره در جامعه شیعیان حضور داشته و یا دچار نوسان و تغییر و تحول و نقصان شدهاند؟ الف.
عدم وابستگی به ارکان حاکمیت سیاسی در مقایسه روحانیان اهل سنت و روحانیان شیعه، زمینههای نفوذ در جامعه و ایجاد پایگاههای قدرت برای علمای شیعه بیش از علمای اهل سنت مهیا بوده است؛ زیرا نهاد روحانیت اهل سنت به طور رسمی از جانب دولت حاکم تأسیس شده و از جانب ایشان کنترل و حمایت میگردیده، اما در عالم تشیع اوضاع بدین منوال نبوده است.
در این شرایط، تنها گروهی که در درون کشور صاحب قدرت و نفوذ بودند و میتوانستند در مقابل دولت بایستند و در صورت لزوم، از شدت تعدیات دولت بکاهند و در مواقع لازم، پناهگاهی برای مردم باشند، روحانیان بودند؛ زیرا آنها نیر به دلایل متعدد ترجیح میدادند در چنین مواقعی جانب مردم را گرفته، از ایشان حمایت کنند."