چکیده:
ایران ساسانی در اوایل سدة هفتم م ، در اثر جنگ های طولانی با امپراتوری بیزانس (٦٠٣ تا ٦٢٨ م ) و شکسـت بعدی آن ، توان نظامی و دفاعی خود را از دست داد و به بحرانی سیاسـی و اقتصـادی گرفتـار شـد. پـیش از ایـن ، براساس مطالعات سکه شناختی، معلوم شده بود که پس از این شکست ، تنها در تعدادی از ایالت های ایران بـه نـام پادشاهان ساسانی سکه ضرب میشد. این گویای آن است که ایالت های دیگر از کنترل آنان خارج شدند. همچنین ، منابع ادبی نشان داده اند که سرزمین های ساسانی عرب نشین نیز بعد از شکست ساسانیان از بیزانس ، از سلطه آن ها خارج شدند. در این مقاله ، نگارنده نشان داده است که براساس مدارک باستان شناختی و سکه شناختی، ایالـت هـای شمالی دولت ساسانی که صحنه اصلی جنگ های بیزانسی بود، بیشـترین آسـیب هـا را دیـد و از حـدود ٦٢٣ م ، از کنترل دولت ساسانی خارج شد. از دست رفتن این ایالت ها بیشک عامل مهمی در تضعیف دولت ساسانی از نظـر نظامی و مالی بوده و در نتیجه ، از عوامل شکست آن دولت به دست اعراب مسلمان بود. این عامل همچنین ، نقش مهمی داشت در رخنه سریع اعراب مسلمان در ایالت هایی که مدت ها بود از کنترل ساسانیان خارج شده بودند.
Sasanian Empire in the early 7th century AD، due to long years of wars with Byzantine Empire (603-626 AD) and its later defeat، lost its military and defensive strength، and went through a political crisis. Before this time، based on numismatic studies، it was revealed that following this defeat، only some provinces of the empire minted coins in the name of the Sasanian emperors، and it shows that other provinces were out of Sasanian’s control. Furthermore، literary sources have illustrated that Arab regions of the Sasanian Empire، after Sasanian’s defeat from Byzantine were out of Sasanian’s rule. The author، in this article has showed that according to archeological and numismatic evidence، Azerbaijan province which was the scene of Sasanian-Byzantine battlefield، received the most damages، and since about 623 AD was out of Sasanian’s control. The fall of the Sasanian hegemony in the provinces، was undoubtedly an important factor in weakening of Sasanian military and financial power and consequently contributed considerably to its defeat by Arab Muslims. This factor had also a significant role in Arabs’ penetration in the provinces which were out of Sasanian rule
خلاصه ماشینی:
در بیشــتر در فاصله میان سده سـوم تـا هفـتم م ، جنـگ هـای پژوهش های مربوط به این موضوع ، انحطـاط دولـت متعددی میان شاهنشاهی ساسـانی و امپراتـوری روم ساسانی را از دوره بحرانی پس از پادشـاهی خسـرو (بیــزانس ) شــاهد هســتیم ؛ ولــی جنــگ ساســانیان - دوم (٥٩٠ تــا ٦٢٧ م ) کــه ســبب آشــفتگی و ابهــام بیزانسیان که پس از دوازده سال صلح (٥٩١ تـا ٦٠٣ بسیاری در تاریخ آن دوره شد، آغاز میکننـد و گـاه م )، در سال ٦٠٣ م و با لشکرکشـی سـپاهیان خسـرو آن را تا پایان پادشاهی یزدگرد سوم (٦٣٢ تا ٦٥١ م ) دوم به سرزمین های بیزانس آغاز شد و تا سـال ٦٢٨ ادامه میدهند.
(1999: 87; Nöldeke, 1879: 386; مختلفی از پادشاهان این دوره ارائـه شـده اسـت کـه اینکـــه در ایـــن زمـــان ، حکومـــت مرکـــزی در تفاوت هایی در نام و تـوالی آن هـا، بـه ویـژه پـس از نهایتناتوانی خود بود که با حمله ای داخلی به راحتـی بوران ، دیده مـیشـود؛ ولـی در مجمـوع از چهـارده سقوط میکرد، از اینجا پیداست که شهروراز تنهـا بـا پادشاه ، ملکه ، مدعی پادشاهی و غاصب پادشاهی نام نیرویی معمولی توانست بـر پایتخـت چیـره شـود و برده اند که طی سال های ٦٢٨ تـا ٦٣٢ م ، در تیسـفون پادشاه ساسانی را از میان بردارد ( :١٨٧٩ ,ldekeNo یا ایالات ظهور کردند.