چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر قابلیت مقایسه صورت های مالی به عنوان یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری بر همزمانی قیمت سهام است. همزمانی قیمت سهام معیاری است که به طور معکوس برای سنجش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام استفاده می شود. در راستای هدف پژوهش تعداد 86 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1392، به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی و نیز آزمون تفاوت میانگین ها استفاده گردید. نتایج گویای آن است که قابلیت مقایسه صورت های مالی بر همزمانی قیمت سهام تاثیر منفی و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان می دهد در شرکت هایی با همزمانی کمتر، عدم تقارن اطلاعاتی کمتر است. بر مبنای این یافته ها چنین استدلال می شود که قابلیت مقایسه صورت های مالی باعث می شود تا میزان بیشتری از اطلاعات خاص شرکت در قیمت های سهام منعکس شود.
خلاصه ماشینی:
"بر خلاف سایر ویژگیهای کیفی، ویژگی قابلیت مقایسه مختص اطلاعات یک شرکت خاص نیست، چرا که ماهیت مقایسه بهگونهای است که باید از اطلاعات سایر شرکتهای همصنعت نیز استفاده کرد [21]، در این صورت قابلیت مقایسه بیشتر میتواند منجر به افزایش اطلاعات صنعت/ بازار شده و همزمانی قیمت سهام را افزایش دهد.
بارث و همکاران [10] در پژوهشی با عنوان «اثر بهکارگیری اختیاری استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی بر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و فایدهمندی در بازار سرمایه» به این نتیجه رسیدند که پس از پذیرش اختیاریIFRS، شرکتهایی که از این استانداردها استفاده کردهاند، قابلیت مقایسۀ بیشتری با هم داشته و افزایش قابلیت مقایسه باعث بهبود محیط اطلاعاتی و دسترسی سرمایهگذاران به اطلاعات خاص شرکتها، کاهش همزمانی قیمت سهام، افزایش نقدینگی بازار سرمایه و افزایش حجم معاملات سهام شده است.
هاتن و همکاران [26] در پژوهشی با عنوان «گزارشگری مالی غیر شفاف، R2 و ریسک سقوط قیمت سهام» نشان دادند در شرکتهایی با عدمشفافیت در گزارشگری مالی، بخش عمدهای از تغییرات بازده بهوسیلۀ بازده بازار توضیح داده میشود به طوری که در این شرکتها R2 مدل بازار و همزمانی قیمت سهام بیشتر است.
با توجه به آنچه در بخش مبانی نظری اشاره گردید، کمتر بودن این نسبت میتواند ناشی از انعکاس میزان بیشتری از اطلاعات خاص شرکت در قیمت سهام و یا ناشی از وجود اخلال در مدل بازار باشد که همین امر زمینۀ تدوین فرضیۀ دوم پژوهش بوده است."