چکیده:
مطابق روایات اهلبیت(، اختلاف و سقوط حکومت بنیعباس در ردیف برخی از علائم ظهور، مانند شورش سفیانی بیان شده است. در تحلیل این روایات، احتمالاتی مطرح است. در این نوشتار، به شیوه توصیفی تحلیلی، چگونگی این رابطه در روایات اهلبیت((تبیین و شش احتمال بررسی شده است: 1. تطبیق نادرست بنیفلان بر بنیعباس؛ 2. جعل این روایات؛ 3. بازگشت حکومت به بنیعباس در آستانه ظهور؛ 4. روی دادن بداء در این موضوع؛ 5. اشاره این روایات به جریان فکری مشابه بنیعباس، نه خود بنیعباس؛ 6. خلط بین علائم آستانه ظهور و نشانههای منفصل از آن. در نهایت از میان احتمالات یادشده، احتمال اخیر تایید و شواهد آن بیان شده است. فضای صدور روایات و انتظار جدی شیعه در آن دوره برای ظهور و مبهمبودن تعابیری مانند فرج (گشایش) و دقت در تعابیر این مجموعه از روایات، گویای این واقعیت است که اختلاف و سقوط بنیعباس، از جمله خبرهای ائمه( درباره آینده است که تقارن آن با دیگر خبرها مانند شورش سفیانی، این گمان را برای برخی به وجود آورده است که این دو حادثه در یک زمان روی میدهد؛ در حالی که این همزمانی اثباتپذیر نیست.
According to Ahlul Bayt accounts، the conflicts preceding and fall of the Bany-Abbas is expressed in the ranks of some of the signs of emergence، such as riots Sufyany.
In the analysis of these traditions، the probability is raised that this may not be the case. In this article، through a descriptive and analytical style، traditions of Ahlul Bayt explain how this relationship has been studied through six possiblities:
1. Incorrect comparison between Bani Folan (the sons of anonymous) and the Bany-Abbas; 2. Falsifying the accounts; 3. Returning the government on the eve of the emergence to the Bany-Abbas; 4. The possibility on the Bada on this subject; 5. Pointing the narratives to a similar group as of Bany-Abbas، not the very Bany-Abbas; 6. The emergence of confusion between the signs and symptoms of emergence of the Saviour، detached from its threshold. Finally among the possibilities mentioned، it is stated that the probability of the latter is confirmed with evidence.
The atmosphere of the Shia and the serious waiting of the Shiite for emergence at that period of time reflects the fact that the differences and the fall Bany-Abbas، including news about the future Imams is in the coincidence with other news such as riots Sufyan، which has created the impression for some that the two events occur at a simultaneous time; while this is not proven.
خلاصه ماشینی:
"در تحلیل روایات یادشده، این سؤال مطرح میشود که با توجه به گذشت قرنها از سقوط حکومت بنیعباس، چگونه اختلاف میان آنان، به عنوان مقدمه قیام سفیانی و ظهور مهدی موعود( معرفی شده است؟ ناگفته نماند که در کتابهای مرتبط با علائم ظهور، به طور پراکنده به برخی احتمالات در تحلیل این روایات اشاره شده است؛ برای نمونه در کتابهای «زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی(»، «تحلیل تاریخی نشانههای ظهور»، «رایات الهدی والضلال فی عصر الظهور» و «العد التنازلی فی علائم الظهور المهدی»، تحلیلهایی درباره این روایات بیان شده است؛ اما بررسی مستقل و جامعی در این موضوع انجام نشده است.
ک: اکبرنژاد، 1388: 157؛ آیتی، 1384: 35)، این احتمال تقویت میشود که امویان، پس از روی کار آمدن عباسیان، برای بازگشت دوباره به قدرت، چنین روایاتی را جعل کرده باشند؛ اما این احتمال نیز با توجه به دو دلیل یادشده، قابل قبول نیست؛ افزون بر آنکه تصویر ترسیم شده از سفیانی در روایات، شخصیتی منفی است که در مقابل مهدی موعود( قرار دارد و چنین مطلبی با اهداف بنیامیه برای جعل و نشر اینگونه احادیث در میان شیعیان سازگار نیست؛ البته برخی گفتهاند که اصل موضوع فروپاشی بنیعباس توسط سفیانی، از سوی امویان جعل شده و شیعیان به آن پر و بال داده و منفی بودن جریان سفیانی و تقابل آن را با مهدویت بدان افزودهاند (ر."