چکیده:
مردمنگاری، هم بهعنوان شیوة جمعآوری اطلاعات (انواع مشاهده)، هم به عنوان یک روش تحقیق (مجموعة نگرش کیفی و تحلیلی نسبت به یک موضوع تحقیق خاص) و هم بهعنوان یک نظریه (مجموعة نظام خاصی که یک موضوع را در چهارچوب آن بتوان تحقیق کرد) مطرح است. این روش بیشتر در رشتة انسانشناسی و در روشهای کیفی رشتههای علوم اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از این روش در مورد تعدادی از موضوعها که با ابزاری مانند پرسشنامه یا حتی مصاحبههای مستقیم امکانپذیر نمیباشد، به پژوهشگر امکان میدهد تا موضوع را بسیار عمیق و دقیق شناسایی کند. این شناخت موضوع اعم از مثبت (بررسی مراسم ازدواج) یا منفی (بررسی مراحل اعتیاد) برای جامعه مفید خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"به طور خلاصه ، مردم نگار برای انجام این اعمال باید مراحلی را طی کند: الف ) مطالعة ذهنی موضوع و محل مورد مطالعه قبل از اینکه مردم نگار وارد محیط پژوهش شود و پژوهش خود را آغاز کنـد اولا، بایـد یک شناخت اجمالی نسبت به موضوع و محیط تحقیق داشته باشد؛ خواه موضوع مورد مطالعه ، یک قوم خاص مانند چادرنشینان باشد، یا موضوعی بسته تر و کوچکتـر ماننـد روش تدریس معلمان .
ج ) مشاهده و نگارش بعد از اینکه پژوهشگر مردم نگار مورد تأیید گروه قرار گرفت ، می توانـد بـه راحتـی در محیط تحقیق رفت وآمد داشته باشد و به صورت یک عضو در محـل مشـغول فعالیـت شود، به مکان های ویژه رفت و آمد کند و از برنامه ریزی های حساس اطـلاع یابـد و بـا دیگر افراد صاحب نفوذ در گروه برخورد داشـته باشـد.
به پیروی از اندیشة ادوارد سعید می توان گفت در صورتی که مـا نیـز مـردم نگـاری را خوب بیاموزیم و پژوهش های خود را بـا روش مـردم نگـاری انجـام دهـیم ، مـا هـم می توانیم به مانند غربی ها، جامعة آنان را مورد مطالعـة دقیـق قـرار داده و بـدون اینکـه شیفتة پیشرفت ها و فرهنگ جامعة آنان شویم ، به نکات مثبت و منفی جامعـه آنهـا پـی برده و در صورت لزوم از این شناخت ها در سیاست گذاری ها و شکل ارتباط ما با غرب استفاده کنیم ."