چکیده:
تدوین و اجرای موفق هرگونه سیاست جمعیتی در زمینه باروری، متکی به ارتقای شناخت و آگاهی از عواملی است که تمایلات فرزندآوری زنان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مقاله، بررسی و تبیین تمایلات فرزندآوری زنان کرد همسردار شیعه و سنی واقع در دامنه سنی تولید مثل ساکن در مناطق روستایی شهرستان کامیاران است. داده ها از طریق پیمایشی که در مرداد 1393 در میان 500 خانوار نمونه مناطق روستایی شهرستان کامیاران صورت گرفت، گردآوری شد. نتایج نشان داد که تمایل به فرزندآوری بیش تر در هر دو گروه مذهبی مورد بررسی؛ پایین است. بااین وجود، تمایلات فرزندآوری زنان اهل سنت کمی بیش تر از زنان شیعه است. در میان زنانی که تمایل به فرزندآوری دارند، نسبت قابل توجهی از آن ها در هر دو گروه مذهبی اظهار داشته اند که می خواهند یک فرزند دیگر به دنیا بیاورند. این نسبت در میان زنان اهل سنت (66/4 درصد) بیش تر از نسبت متناظر (62 درصد) در میان زنان شیعه است. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که ترکیبی از مشخصه های فرهنگی، اقتصادی - اجتماعی و جمعیتی نقش تعیین کننده و معناداری در پیش بینی احتمال تمایل به فرزندآوری در میان زنان هر دو گروه مذهبی دارند. بر اساس این نتایج، و برای جلوگیری از استمرار کاهش باروری یا ارتقای آن به بالاتر از سطح جایگزینی؛ سیاست های دولت باید همسو با خواسته ها و منافع زنان و خانواده ها باشد. در غیر این صورت، سیاست ها با مقاومت روبرو می شوند و در نهایت احتمالا شکست می خورند.
Any successful development and implementation of population policy in the field of fertility، is based on promotion of understanding and knowledge of the factors that affect women's fertility desires. The aim of this paper is to study and explain the childbearing desires of Sunni and Shia married Kurdish women in the range of reproductive age، living in rural areas of Kamyaran.Data were taken from the Kamyaran Fertility Survey (KFS) conducted on a sample of over 500 households in August 2014. Results showed that more childbearing desire is low among both religious groups. However، childbearing desires of Sunni women is a little more than Shia women. Among women who wished to have more children، a large proportion of them in both religious groups have stated that want to have one child more. This proportion among Sunni women (66.4%) is more than Shia counterparts (62%). The multivariate analysis showed that a combination of cultural، socio-economic and demographic characteristics have determinant and significant role in predicting the risk of women’s childbearing of both religious groups. Based on these results، government’s programs and policies to prevent the continuing of fertility decline or promoting it to replacement level should be in line with the demands and interests of women and families. Otherwise، the policies will face resistance and ultimately likely to fail.
خلاصه ماشینی:
"با توجـه بـه ترکیـب قـومی و مـذهبی جمعیـت ایـن شهرسـتان و نیـز ویژگی های جمعیتی آن مانند باروری پایین تر از سطح جایگزینی ، خود را با پرسش هـای زیر مواجه می بینیم : آیا تمایلات فرزندآوری زنان شیعه و سنی بـا خاسـتگاه هـای قـومی یکسان (کرد) متفاوت است ؟ تعیین کننده های آن کدام اند؟ تمایلات فرزندآوری گروه های مذهبی تا چه اندازه بازتاب تفاوت هـای مـذهبی در ویژگـی هـای اقتصـادی - اجتمـاعی ، فرهنگی و جمعیتی آن هاست ؟ پیشینۀ تحقیق حسینی و بگی (١٣٩٣) در بررسی تعیین کننده های تمایلات فرزندآوری زنـان همسـردار شهر همدان نشان دادند که ٧٠/٧ درصد زنان تمایل ندارنـد عـلاوه بـر فرزنـدانی کـه در زمان بررسی داشته اند فرزند دیگری داشته باشند.
درنتیجه ، پرسشی که خود را با آن مواجه می بینیم ایـن اسـت : سیاست جمعیتی مناسب برای جامعۀ ایران ، در شرایط کنونی ، کدام است ؟ بی تردید، هرگونه برنامه ریزی و اقدام عملی برای جلوگیری از کاهش بیش تر بـاروری و ارتقای آن تا بالاتر از سطح جایگزینی ، بـا توجـه بـه زمینـه هـای قـومی - فرهنگـی و مذهبی جامعۀ ایران و نیز این واقعیت که این گروه ها بـا پـیش آمـدگی هـای متفـاوت در معرض تأثیر نیروهای نوسازی و توسعۀ اقتصـادی - اجتمـاعی قـرار گرفتـه انـد، مسـتلزم بررسی تمایلات فرزندآوری زنان و تعیین کننده های آن در بسترهای گوناگون اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی است ."