چکیده:
تحلیل زمینه ها و دلایل بروز فرضیه مزد منصفانه، در درجه اول نیازمند نقد نظریه ارائه برابری مزد با تولید نهایی نیروی کار است. در این ارتباط همچنین تشریح نقش مزد منصفانه در ارتقاء بهره وری و ساماندهی روابط کاری ضروری است.یک نقش بالقوه مزد منصفانه نیز کاهش تنازعات و آثار نابرابری غیرموجه در مزدها می باشد. مقاله حاضر با روش تحلیلی، توصیفی و تحلیل محتوا، مشخص می کند که با عنایت به وجود بیکاری غیر ارادی و عدم تسویه بازار نیروی کار در سطح مزد والراسی، برای رسیدن به نوعی بازار کار پایدار و جلوگیری از تعارضات موجود بین سندیکا از یک سو و کارفرمایان و دولت از سوی دیگر تبیین، عملیاتی کردن و توجه به همه جوانب شکل دهنده مزد منصفانه ضروری است. بویژه در شرایط مابعد جهانی شدن، بحران 2010-2007 ، و دیگر تحولات قرن 21 امی، این نظریه می تواند دست کم در اصلاح نظریه های مزد سنتی راهگشا باشد.
خلاصه ماشینی:
"در راستای حل ضرورت های گفته شده ، مقاله حاضر که با روش تحلیلی ، توصیفی و تحلیل محتوا سامان یافته است ، مشخص می کند که با عنایت به وجود بیکاری غیرارادی و عدم تسویه بازار نیروی کار در سطح مزد والراسی ، برای رسیدن به نوعی بازار کار پایدار و جلوگیری از بروز تعارضات میان کارگران و سندیکاهای کارگری از یک سو و کارفرمایان و دولت از سوی دیگر، تبیین و عملیاتی کردن همه جوانب شکل دهنده مزد منصفانه ضروری است .
این نگرش درباره میزان منصفانه بودن مزدها در سطح ملی و بنگاهی باعث می شود کارکنان آمادگی همکاری و صرف نظر کردن از افزایش مزد را، به علت مشکلات بنگاه یا کسادی صنعت یا حتی رکود اقتصادی نداشته باشند، زیرا علاوه بر عدم اعتماد در پرداخت منصفانه ، تامین اجتماعی ترس از بیکاری را کاهش داده است (بووی و ترپ ، ۱۳۶۹، ص ۳۴).
به علاوه وابستگی متقابل و اطلاعات ایشان از هم ، وجود نوعی سلسله مراتب از پایین و ویژگی روانشناختی انسان در مقایسه خود با دیگران ، زمینه های دلگرمی بیشتر برای نیروی کار و ظرفیت بهره وری را افزایش می دهد و عدم امکان عملی پرداخت مزدی برابر با تولید نهایی ، می تواند دلیل مستقلی برای شکل گیری و تکامل مزد منصفانه به حساب آید."