چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر سازوکار تخصیص منابع مالی درون دانشگاهی
بر عملکرد آموزشی و پژوهشی گروه های آموزشی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف
در گروه تحقیقات نظری- کاربردی بوده و ازنظر روش از نوع توصیفی - تحلیلی و
روش همبستگی است. 13 دانشکده و 53 گروه آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز
به عنوان جامعه آماری انتخاب و داده های آماری در خصوص همه دانشکده ها و
گروه های آموزشی دانشگاه گردآوری شده است . به منظور جمع آ وری داده های
1389 ، چک لیست های ساخته شده و با مطالعه اسناد ، - موردنیاز در قلمرو زمانی 92
اطلاعات و مدارک موجود در واحدهای سازمانی دانشگاه استفاده، داده ها جمع آوری
گردید. به منظور تعیین روابط بین متغیرها و برازش الگوهای رگرسیونی موردنظر از
آمار استنباطی و روش آماری الگو سازی چند سطحی استفاده شده است. نتایج نشان
می دهد که: 1- داده ها از ساختار یکسان و همگنی برخوردار نبوده و بین واحدهای
زمانی و بین گروه های آموزشی ناهمسانی وجود دارد. میزان آماره محاسبه شده برای
نشان دهنده ( ρ 0/ و عملکرد آموزشی ( 52 ( ρ 0/ عملکرد پژوهشی ( 68
ضرورت به کارگیری الگوسازی چند سطح ی است . 2- عملکرد پژوهشی و عملکرد
آموزشی گروه های آموزشی به ازای هر عضو هیئت علمی در طول دوره موردبررس ی
با تغییراتی مواجه و روند کلی این شاخص ها افزایشی بوده است. 3- هر یک از گروه ها
روند افزایش عملکردی متفاوتی را تجربه کرده است. 4- سازوکارهای تخصیص منابع
مالی، عملکرد پژوهشی و عملکرد آموزشی گروهها را به طور معن ی داری تحت تاث یر
قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
این یافته با نتایج پژوهش فعلی، پزشکیراد، چیذری(١٣٨٥) که نشان دادند مشارکت در فعالیتهای پژوهشی با متغیرهایی چون تبادل علمی دانش پژوهان، دسترسی به تسهیلات پژوهشی، وضعیت و منابع مالی و توانایی استادان رابطه دارد و با یافته های حسین پور (١٣٩٠) که نتیجه گرفت امکانات پژوهشی و عوامل اقتصادی با عملکرد پژوهشی اعضای هیئت علمی رابطه مثبت و معنی دار دارد همسو است .
این نتیجه با یافته های عزتی و نادری (١٣٨٨) که نتیجه گرفتند متوسط حقوق اعضای هیئت علمی بر عملکرد آموزشی آنها تأثیر مثبت دارد و اعضای هیئت علمی، انگیزههای مالی را در عملکرد خود مؤثر دانسته اند و با نتایج به دست آمده از پژوهش صادقی و همکاران (١٣٩٣) مبنی بر مؤثر بودن حقوق و مزایا در میزان رضایتمندی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی و بهبود عملکرد آنان همسو میباشد.
این یافته با پژوهش اسکوهی و همکاران (١٣٩٣) که نتیجه گرفتند عملکرد علمی (آموزشی و پژوهشی) با استفاده از فرصت های مطالعاتی رابطه معنی داری ندارد، همسو است .
درمجموع دریافتیم که بین سازوکارهای تخصیص منابع مالی و عملکرد آموزشی در جامعه آماری موردمطالعه رابطه معنی داری وجود دارد که با یافته های نوبل ، آرتور و برتا٣١(١٩٩٢)، گونزالس لوپز (٢٠٠٦)، دیبائیان (١٣٨٦)، عزتی و نادری (١٣٨٨)، انتظاری، نادری و محجوب عشرت آبادی (١٣٩٢)، نادری، خرازی، انتظاری و محجوب عشرت آبادی (١٣٩٢) همسو بوده است .