چکیده:
با اولین گام های مدرنیته در مغرب زمین، نقش خداوند از خیر اعلی به علت اولی و سپس به ساعت ساز لاهوتی تنزل یافت؛ آنگاه برای حفظ نقش مستمر خداوند، نقش رخنه پوشی نارسایی های قانون های طبیعت مطرح شد که هم از طرف الهیون و هم از منظر علمی راضی کننده نبود. خالق و معمار بازنشسته بودن، تقلیل علت فاعلی به نیروی میان اتم ها و در نتیجه انکار فاعلیت برای جهان و خداوند را موجودی متباین از جهان هستی دانستن که هر از گاهی جلوه گری می کند یا اکتفا کردن به برانگیختن عشق در میان موجودات، نقش های گوناگونی است که انسان مدرن برای خداوند قائل شد. این آرا در مقایسه با آنچه در متون معتبر دینی درباره نقش خداوند گفته شده متفاوت است. خدای دین، مالک هستی، علت فاعلی و علت غایی جهان محسوب می شود. خدا در عین مباین بودن از جهان، در ذره ذره جهان حاضر است.
خلاصه ماشینی:
خالق و معمار بازنشسته بودن ، تقليل علـت فـاعلي بـه نيـروي ميـان اتم ها و در نتيجه انکار فاعليت براي جهان و خداوند را موجـودي متبـاين از جهـان هسـتي دانسـتن کـه هـر از گـاهي جلوه گري ميکند يا اکتفا کردن به برانگيختن عشق در ميان موجودات ، نقش هاي گوناگوني است که انسان مـدرن بـراي خداوند قائل شد.
پس اين پرسش اساسي در ذهن ما باقي ميماند که آيا چنين مطالبي که بيشتر به داستان هاي خيالي ميماند، علم محسوب مـيشـود؟ بـه قـول ژيلسون حتي اگر ما اين مطالب را بر اساس نظر خود صاحب نظريه (جنيس )، فرضيه هـايي اثبات نشده و موقتي تلقي بکنيم ، ميتوانيم چنين فرضيه هايي را، علمي (به هر يک از معـاني موجود علم ) به حساب آوريم ؟ آيا اين طريق علمي اسـت کـه وجـود انسـان را بـه واسـطۀ سلسله حوادثي که وقوع هر يک نسبت به ديگر نامحتمل تر است ، تفسـير کنـيم ؟ بـه گفتـۀ ژيلسون حقيقت امر به سادگي اين است که نجوم جديد در مورد مسئلۀ وجود انسـان قطعـا سخني براي گفتن ندارد و اگر به نجوم جديد، فيزيک جديـد را هـم اضـافه کنـيم ، همـين نتيجه صادق خواهد بود.
طبيعتـي کـه مـا آن را ميبينيم و ميشناسيم ، فاقد عقل و نسبت به فضيلت ها خنثي و بـيخاصـيت اسـت ، چنـين طبيعتي چگونه مولد عقل ، شعور و فضيلت است ؟ متأسفانه گـاه بحـث هـا دربـارٔﻩ خداونـد آنقدر اختلافي ميشود و آنقدر فروعات بر آن افزوده خواهد شد که وجود مبـدأ بـه عنـوان پشتوانۀ انسان نيازمند و پشتوانۀ طبيعت کر و کـور، در لابـه لاي بحـث هـا گـم مـيشـود و بحث هاي فرعي، وضوح اين واقعيت را تحت الشعاع خود قرار ميدهد.