چکیده:
یکی از مسائل مطرح در مبحث شناخت خداوند، وجود دیدگاه های مختلف و به عبارت دیگر تکثر مراتب در این زمینه است. چرایی این تکثر با وجود وحدت و بساطت باری تعالی و همسانی ظاهری فاعل های شناسا در وجود، پرسشی خواهد بود که نیازمند تحلیل و بررسی است. ملاصدرا بر اساس سه مبنای عین الربط بودن معلول به علت، وجودانگاری علم و حرکت اشتدادی و مبدئیت نفس در ادراک نتیجه گرفته است که همه موجودات از جمله نفس در همه مراتب خود به خداوند علم دارند. از آنجایی که علم از سنخ وجود بوده و نفس در حرکتی اشتدادی در حال تکامل است و با علوم خود اتحاد دارد، هر فرد انسانی درکی از خداوند (با توجه به مرتبه ای که در آن قرار دارد) خواهد داشت. این شناخت طیف گسترده ای از شناخت های حصولی، حضوری و شهودی را دربر می گیرد. دیدگاه وی با اشکال هایی نیز مواجه است که در مقاله به آنها پاسخ داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"مرحوم سبزواری نیز سعی میکند که بین دیدگاه ملاصدرا و معنای مورد نظر مشهور جمع کند و وجه جمع را این گونه بیان مـیدارد کـه اسـتقلالی کـه حکیمـان بـرای وجـود فینفسه لغیره قائلند، در مقایسۀ با دیگر موجـودات ممکـن اسـت والا در مقایسـۀ بـا ذات واجب الوجود هیچ کس هیچ گونه استقلالی ندارد (سبزواری، ١٣٦٠: ٩٥).
شهید مطهری پس از اشاره به دیدگاه مرحوم سبزواری بیان میکند که به این توجیه نیازی نیست ، زیـرا آنچـه مشهور دربارة وجود رابطی گفته اند به مفاهیم مربوط است ، اما سخن ملاصدرا بـه حقیقـت وجود مربوط بود.
او پس از بیان اینکه مـراد از حصول صورت این نیست که در ذهن شبه و مثـالی از معلـوم بـه وجـود آیـد کـه از آن حکایت میکند و با معلول نیز متفاوت است ؛ تأکیـد مـیکنـد کـه مـراد از صـورت همـان حقیقت معلوم از حیث ظهور ظلیاش برای عالم است (همان ، ج ١: ٢٦٨).
از این بیان استفاده میشود که هر کس بـا آگـاهی بـه برخی قواعد آشکار حکمت ، مانند وحدت حقیقی وجود و صرافت حقیقت وجود، به خود یا هر موجودی دیگر بنگرد، به حکم عین الربط بودن با واجب تعالی به درک واجب نیز نائل خواهد آمد (همان ، تعلیقۀ ٢).
ملاصدرا در این زمینه بیان میکند که معلول بـا تمـام وجـود، نـزد علـتش وجـود و حضور دارد؛ اما علت چنین حضوری نزد معلولش ندارد و به عبارت دیگر آنچه نزد معلـول حاضر است ، همۀ وجود باریتعالی نیست (همو، ١٣٥٤: ٣٤)."