چکیده:
گورستان تاجامیر بر دامنه جنوبی رشته کوه دنا و در شرق یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد جای دارد. این گورستان به دنبال پیریزی ساختمان کتابخانه دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در 1388 شناسایی شد. ساختوسازهای گسترده دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در دهه 80 خورشیدی سبب تخریب بخشهایی از این گورستان شد. پراکندگی گورهای تخریب شده در گسترهای بیش از هفت هکتار است و آنچه امروزه از گورستان باقی مانده کمتر از سه هکتار است. کاوش و مستندنگاری شانزده گور در بخش شمالی گورستان و بررسی ژئوفیزیک به وسعت دو هکتار از نتایج فصل نخست بود. پوشش قلوهسنگی و خرپشتهای فضای چاله تدفین، دیواره سنگچین چاله تدفین، ورودی چاله تدفین، تاج یا نشانه گور و فضای جلوی ورودی چاله تدفین، واحدهای ساختاری گوناگون هر گور بودند که در روند گزارش آنها به صورت جداگانه توصیف و مستندنگاری شدند. هدایای تدفینی در بردارنده ظروف سفالی، فلزی و سنگی، ابزارهای سنگی، زیورآلات و جنگافزارهای مفرغی و سنگی بودند. به نظر میرسد بر اساس شواهد باستانشناختی میتوان گورستان تاجامیر را یکی از گورستانهای اقوام یا گروههای کوچرو عیلامی نیمه نخست هزاره دوم پ.م دانست.
خلاصه ماشینی:
پس از سه سال فراز و نشیب های اداری، اداره کل میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد با حمایت و همکاری معاونت میراث و پژوهشگاه میراث فرهنگی شرایط مطالعات و فعالیت های میدانی را فراهم آورد تا اینکه در خرداد ١٣٩١ گروه کاوش باستان شناسی گورستان تاج امیر یاسوج در محل مستقر شد و کاوش را در بخش میانی گورستان ، در پشت گود بزرگی آغاز کرد که در سال ١٣٨٨ دانشگاه ایجاد کرده و به بخش های زیادی از گورستان آسیب زده بود.
٣. گمانه های کاوش همۀ گورهای نمایان در برش و بدنۀ دیواره های سه گانۀ غربی، شمالی و شرقی چاله ای که در سال ٨٨ ایجاد شده بود، پیشتر تخریب و غارت شدند و گورها تنها بر اساس تعداد اندک قلوه یا تخته سنگ های باقیمانده آنها قابل شناسایی بودند (شکل ٢).
پوشش خرپشته ای در همۀ گورها وجود داشت ؛ تخته سنگ های بیضی و گاهی مستطیل شکل که به صورت هشتی بر روی چالۀ گور قرار میگرفتند (طرح ٢).
در گور شمارة ١٢ تنها تخته سنگ بخش میانی از محل خود خارج شده بود و با وجود ساختار خرپشته ای پوشش گور، فضای داخلی آن در همۀ گورها با رسوبات شن و خاک پر شده بود.
٥. چگونگی مرده گذاری شدت تخریب و متلاشی شدن بقایای استخوانی (انسانی) در گورستان تاج امیر بسیار زیاد بود؛ آن گونه که از مجموع ١٦ گور کاوش شده در فصل نخست ، تنها از سه گور شمارة ٤، ٧ و ١٤ بقایای استخوان انسانی به صورت درجا و با شکلی مشخص شناسایی شد (طرح ٣).