چکیده:
اهمیت و عمق اندیشه ها و آرای جلال الدین محمد بلخی معروف به مولانا به گونه ای است که در هر عصری و هر نسلی به مقتضای اوضاع ادبی و معرفتی واکاوی و بازشناسی می شود.
امروزه به رغم گذشت هشت قرن از زندگی و مرگ مولانا، هنوز او را در شمار بزرگان تاثیرگذار بر سپهر معرفت زمانه می یابیم.
مقاله حاضر از طیف های متنوع اندیشه ورزی مولانا به بررسی و تحلیل و کاوش در آموزهای اجتماعی فکر او می پردازد و از آن میان نیز بر استخراج و تحلیل مضامین مرتبط با نهادهای اجتماعی در مثنوی معطوف است.
روش تحقیق تحلیل محتواست و ابیات مثنوی واحد بررسی و شمارش تلقی شده است. از مجموع آثار منثور و منظوم مولوی، کتاب پرارج مثنوی مبنای تحلیل محتوا قرار داده شده و شیوه تحلیل و کیفی است و در مقیاس محدود و در سطح توصیفی از تحلیل کمی استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
"جدول ٠: مفاهیم اجتماعی مثنوی در زمینه نهاد خانواده (عرصه خصوصی ) مقوله های مورد بررسی تعداد درصد رتبه والدین 3 4/24 6 مادر 3/3 92 3 زن 6 24/3 232 پدر 3/2 442 5 مرد 64 049 4 کودک / کودکان ٤٤٥ ٣/٠ 0 عشق 2 25/3 652 جمع 444 4635 نمونه هایی از ابیات مرتبط با سه مقوله "مرد" ، "زن " و "مرد و زن " به شرح زیر است : چون قبول حق بود آن مرد راست دست او در کارها دست خداست تا دل مرد خدا نامد به درد هیچ قومی را خدا رسوا نکرد بندة یک مرد روشن دل شوی به که بر فرق سر شاهان روی گفت پیغمبر که زن بر عاقلان غالب آید سخت و بر صاحب دلان فضل مردان بر زن ای حالی پرست ز آن بود که مرد پایان بین تر است قبلۀ باطن نشینان ذوالمنن قبلۀ ظاهرپرستان روی زن آهن و سنگ ستم بر هم مزن کاین دو می زایند همچون مرد و زن عقل باشد ایمنی و عدل جو بر زن و بر مرد اما عقل کو آسمان مرد و زمین زن در خرد هر چه آن انداخت این می پرورد نهاد حکومت (عرصه عمومی ) همچون همه نهادهای اجتماعی دیگر، نهاد حکومت و سیاست نیز کارکردهای خاص خود را دارد."