چکیده:
این گزارش با هدف معرفی موردی از اختلال هویت جنسیتی که در DSM-5 تحت عنوان ملال جنسیتی (نارضایتی جنسیتی) عنوان شده است، انجام گرفت. روش پژوهش مطالعه موردی (case study)، یکی از انواع پژوهش کیفی بود. استفاده از روش های کیفی در کنار پژوهش های کمی و توصیف کامل از مجموعه شرایط زیستی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و غیره امکان شناسایی بستر چنین اختلال هایی را فراهم آورده و به دنبال آن پیشگیری و درمان های مناسبی را ایجاد می کند. با مصاحبه و ثبت دقیق شرایطی که فرد مذکور در آن رشد یافته بود این نتایج حاصل شد: از میان متغیرهای مورد بررسی «اختلال در همانندسازی در نتیجه طلاق مادر در سن کودکی»، «تاثیرپذیری از الگوی رفتاری غیرهمجنس، محیط خانوادگی مردانه، پدر، برادر، و همسالان پسر فامیل»، «دریافت برچسب اجتماعی جنس مخالف از سوی دیگران، بازخورد مثبت در رفتار کردن و لباس پوشیدن پسرانه» در تاریخچه زندگی او بسیار برجسته بود.
خلاصه ماشینی:
com 45 45 کلیدواژهها: اختلال هوّیت جنسیتی؛ نارضایتی جنسیتی Keywords: gender identity disorder; gender identity dysphoria میل جنسی و جنسیت حوزه ای بسیار بحث انگیز است و به ایجاد اصطلاحات متفاوتی منجر شده که معانی برخی از آنها با گذشت زمان تغییر کرده است (انجمن روان پزشکی آمریکا، ١٣٩٣).
از جمله شرایط محیطی دیگر بازخورد مثبت اطرافیان در مقابل سبک لباس پوشیدن و رفتار کردن مردانه بود، از جمله عوامل اجتماعی که در بسیاری از فرهنگ ها وجود دارد، تقویت رفتارهای مردانه در دختران 1- Joseph 2- disorders of sexual development 3- partial androgen insensivity syndrome 4- gynecomastia است .
ایمان و حائری در بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با هوّیت جنسیتی دختران جوان به ارائه مدلی در این رابطه پرداخته که از میان متغیرهای موجود در تحلیل مسیر هوّیت جنسیتی به طور مستقیم تحت تأثیر علاقه به خانواده قرار گرفته و خانواده منسجم و روابط خانوادگی مستحکم و نقش های عادلانه والدین و متناسب بودن نقش ها به عنوان پدر یا مادر با هوّیت انسانی در هوّیت جنسیتی دختران مؤثر بوده است .
از آنجا که عنوان میشود میزان و شدّت روابط کودک با همسالان همجنس در دوران کودکی رابطۀ معکوس و معناداری با میزان اختلال هوّیت جنسیتی دارد، به این معنا که هر چه ارتباط فرد با همسالان همجنس کمتر باشد، میزان اختلال هوّیت جنسی و تمایل به انجام رفتارهای جنس مخالف بیشتر است نوریان ، دولتشاهی ، و رضایی (١٣٨٧)، نتیجه این پژوهش نیز مؤید این مطلب بود.