چکیده:
مطالعه ی حاضر، در راستای مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، به بررسی واکنش و شبیهسازی رفتار کشاورزان با اعمال سیاست کاهش مقدار آب بر الگوی کشت محصولات زراعی راهبردی شهرستان خرمآباد میپردازد. دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق تکمیل 120 پرسشنامه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای در سال زراعی 92-1391 جمعآوری شد. پس از تعیین الگوی کشت، با استفاده از روش برنامهریزی ریاضی مثبت ( PMP )، به بررسی اعمال سیاستهای کاهش بیست، سی، چهل و پنجاه درصدی آب موجود و نیز افزایش دو برابری قیمت آب همراه با کاهش سی و چهل درصدی مقدار آب در قالب شش سناریو پرداخته شد. نتایج نشان داد که با کاهش تا پنجاه درصدی در مقدار آب مصرفی، سطح زیر کشت محصولات آبی گندم، جو، کلزا و لوبیا قرمز، بهترتیب، تا 5/ 49، 2/ 46، 6/ 69 و 8/ 3 درصد کاهش مییابد، اما سطح زیر کشت محصولات دیم بهدلیل بازده و قیمت بازاری پایینتر تغییری نمیکند و البته در نهاده آب نیز تا 53/ 56 درصد صرفهجویی میشود .
This study، focusing on optimal management of agricultural water resources، aimed at investigating simulation of farmers' behavior towards applying policies to decrease the amount of water to strategic crops on cropping pattern in Khorramabad county of Iran. The required data were collected through questionnaire by using stratified random sampling method in the crop year of 2012-13. After determining the cropping pattern، applying the agricultural water reduction policies in six scenarios including 20، 30، 40، and 50 percent decrease in water and doubling the price of water with 30 and 40 percent of water reduction by using positive mathematical programming method (PMP) . Results showed that a decreased amount of water consumption by 50 percent would lead to the decrease in cultivated lands of wheat، barley، colza and bean irrigated crops by 49.5، 46.2، 69.6 and 3.8 percent while leaving no change with those of rainfed crops due to their lower market prices and yields and also resulting in water input savings by 56.53 percent .
خلاصه ماشینی:
"با توجه به ضرورت مطالعه در زمینـة سیاسـت هـای آب کشاورزی ، الگوی به کار رفته در پژوهش حاضر این ویژگی را دارد که سال پایه را بازسازی کند؛ بدین ترتیب ، ابتدا مقادیر سال مورد بررسی (پایه ) را در قالب جواب بهینه به دست مـی دهـد و سپس ، با اتخاذ سیاست های مورد نظر، واکنش کشاورزان را به صورت درصدی نسـبت بـه سال پایه در مقدار مصرف نهاده ها از جمله آب آبیاری و سطح زیر کشت نشان مـی دهـد؛ و در واقع ، این مدل نشان دهندة همان واکنش مورد انتظار کشاورزان در دنیای واقعی نسبت به کاهش تدریجی در مقدار آب آبیاری در قالـب سیاسـت مقابلـه بـا خشکسـالی و سیاسـت ترکی ی افزایش قیمت و کاهش مقدار آب مصرفی و اثر آن بر الگوی کشت و مصرف نهاده هـا در شهرستان خرم آباد استان لرستان به عنوان نماینده ای از غرب کشور است .
در سناریوی دوم ، مقدار آب در دسترس به مقدار سی درصد کاهش داده شده است و بر اساس نتایج به دست آمده (جـدول ۲)، تغییـرات در سـطح زیـر کشت محصولات آبی بیشتر دیده می شـود؛ بیشـترین کـاهش مربـوط بـه محصـول کلـزا و کمترین کاهش مربوط به محصول لوبیا قرمز است ؛ همظ نین ، سطح زیر کشـت محصـولات دیم نسبت به سناریوی اول تغییری نکرده ، بازده برنامه ای نیز به مقدار ۲/۵۴ درصـد کـاهش یافته و میزان صرفه جویی در نهادة آب به مقدار قابل توجه بیشتر شـده اسـت ."