چکیده:
شاعر معاصر ایران ، سهراب سپهری در برخی از اشعارش به موضوع مرگ می پردازد. جان دان ، بزرگترین شاعر متافیزیک انگلستان ، نیز از آن دسته از ادبایی است که توجهش به مرگ در سطح جهانی زبانزد علاقه مندان به ادبیات است . این اشتراک در موضوع دستمایة پژوهش پیش رو قرار گرفته تا از این طریق افتراق میان تفکرات دو شاعر بررسی شود. در حالی که دان ، به دلیل بالا بودن بسامد موضوع مرگ در آثارش ، شاعری مرگ اندیش لقب گرفته ، سپهری به مرگ به اندازة دیگر مسائل بنیادین بشر و نه بیش از آن می پردازد. برخلاف دان که در نحوة برخورد با مرگ ثبات رویه ندارد، سپهری با یک نگاه ثابت و مثبت به مرگ می نگرد. عدم ثبات رویة دان از تردید مذهبی وی ناشی می شود و نگرش مثبت سپهری به مرگ ریشه در عرفان اسلامی و آشنایی وی با عرفان شرقی دارد.
خلاصه ماشینی:
"جان دان (John Donne)، (م ١٦٣١-١٥٧٢) بزرگترین شاعر متافیزیک انگلستان ، از آن دسته از ادبایی است که توجهش به مرگ در سطح جهانی زبانزد علاقه مندان به ادبیات است .
مجموعه های بعدی نشان می دهد که سپهری قصد بازگشت به فضای تاریک و غمناک مجموعة نخست را ندارد و شاعر مسیر خود را از تاریکی و مرگ به سمت نور و حیات تغییر داده است مخصوصا با شعر «فراتر» در کتاب سوم یعنی آوار آفتاب «این راه تازه قابل درک و فهم است که یأس های شاعر به امیدی زندگی بخش بدل می شود» (ثروتیان ، ١٣٨٦:٢٣٦).
برخی از دلایل استفاده زیاد دان از موضوع مرگ در مورد دیگر شاعران دورة الیزابت ، جیمز اول و چارلز اول نیز صادق است ؛ دلایلی از قبیل سنت ادبی اغتنام فرصت ، تأکید شدید علمای مذهبی قرون وسطی بر بیهودگی جسم ، افسردگی و بدبینی دورة الیزابت ، امراض غیرقابل کنترل و جنگ (راگف ، ١٩٦٢ : ٢٣٤).
دلایلی نیز به شخص دان برمی گردد مانند عدم تندرستی دان که در تمام طول زندگی آزارش می داد (٢٣٤) و در «دوئل مرگ » مشاهده می شود؛ مرگ عزیزان که در اشعار «غزل الهی ١٠»، «دعای شبانه برای مراسم قدیسه لوسی » و «تشریح روزگار» قابل پیگیری است ؛ حرفة دان به عنوان یک واعظ که در «دوئل مرگ » مشاهده می شود و آزار و اذیت کاتولیک ها، فقر شاعر و طاعون در لندن و حومه که به طور مرتب باعث مرگ انسان ها می شد."