چکیده:
از مسائل کلامی مورد اختلاف میان دین اسلام و زرتشت، آموزه مرگ است. نوشتار حاضر، با هدف بررسی تطبیقی چیستی مرگ و مقوله های مرتبط با آن در دو دین زرتشت و اسلام، ابتدا به تعریف و توصیف آموزه مرگ و مسائل مرتبط با آن در دین زرتشت و اسلام می پردازد، سپس با بیان شباهت ها و تفاوت ها در این زمینه، در پایان تحلیلی نو ارائه می نماید. شباهت هایی در این بین وجود دارد؛ ازجمله: حتمی بودن و عمومیت مرگ و حیات روح پس از مرگ. اما تفاوت ها بیشتر است، که در این خصوص می توان به وصف خالقیت مرگ برای «اهریمن» در دین زرتشت و «اللّه» خالق مرگ در اسلام، شر بودن مرگ در کیش زرتشت و خیر بودن مرگ در دین اسلام و وظیفه مبارزه انسان با مرگ در دین زرتشت و اشتیاق مؤن به مرگ در دین اسلام اشاره کرد. این مقاله با روش تطبیقی ـ تحلیلی نگاشته شده و تاکید آن در ارائه مباحث بر دو متن مقدس یعنی قرآن و اوستاست.
خلاصه ماشینی:
آنچه نوشتار پیش رو، عهده دار شرح و تبیین آن است، بررسی تطبیقی حقیقت مرگ و برخی مسائل مرتبط با آن از دیدگاه دو دین اسلام و زرتشت است و درواقع،پاسخی به سؤالاتی ازاین قبیل است: ماهیت مرگ در دین اسلام و زرتشت چیست؟ پدیدآورنده مرگ کیست؟ نقاط اشتراک و افتراق دو دین در این مسئله کدام اند؟ آنچه که مسلم و قطعی است، دین زرتشت نیز مانند دین اسلام، مرگ را به معنای فنا و نابودی تمام حقیقت انسان نمی داند و به بقای روح و حیات پس از مرگ معتقد است.
براساس تعالیم دین زرتشت، تمام آفریده های نیک و سودرسان، مخلوق اهورامزداست: «ما میستاییم اهورامزدا را که جانور و راستی بیافرید، آب ها و گیاه های نیک بیافرید، روشنایی و زمین و همه چیزهای نیک بیافرید» (یسنا، 37:1)، اما آنچه از شرور و پلیدی و امور زیان آور در عالم دیده می شود از قبیل بیماری، درد و رنج، نابسامانی، نقض اعضا و مرگ انسانی، توسط اهریمن به وجود آمده است (روایت پهلوی، 1367، فصل 13، بند 8؛ بویس، 1376، ج 1، ص 403؛ نیبرگ، 1383، ص 29؛ پورداوود، 1380، ص 233؛ دوستخواه، 1366، ص 6؛ رضی، 1381، ج 4، ص 1979).
اهریمن در خلق مرگ استقلال دارد که این خالقیت استقلالی اهریمن، با توحید در ذات و خالقیت اهورامزدا منافات دارد و ثنویت زرتشتی نیز از همین جا ناشی شده است؛ اما در قرآن، خداوند خالق اصلی مرگ بوده و اگرچه فعل قبض روح به ملک الموت و سایر فرشتگان نسبت داده شده، اما تأثیر آنها در طول اراده و تأثیر الهی است و از خود استقلالی ندارند و به اذن الله مقدرات خدا را اجرا می کنند؛ 6.