چکیده:
رهبری تبادلی مبتنی بر عمل متقابل است، ایده برنز (1978) این بود که روابط رهبر و پیروان از سوی تبادل برخی پاداشها مانند نرخ عملکرد، پرداخت، شناسایی افراد و تشویقها بهبود مییابد.
در رهبری تبادلی رهبر اهداف را مشخص میکند و با افراد برای اطمینان از دستیابی به اهداف سازمانی وسیعتر همکاری میکند. این نوع رهبری به سلسله مراتب و توانایی کار در این نوع تبادل بستگی دارد. رهبری تبادلی به مهارتهایی مانند: توانایی کسب نتایج، کنترل از راه ساختارها و فرایندها، حل مسائل، برنامهریزی و سازماندهی و کار در بین محدودههای سازمانی نیاز دارد.
نقدهای فراوانی از سوی صاحبنظران مدیریت به نظریه رهبری تبادلی وارد شده است. مسئله این است که آیا تکیه صرف بر مبادله پاداش و مدیریت بر مبنای استثنا در هدایت رهبری کارکنان و بهویژه افرادی که در مراتب بالای نیازهای انسانی قرار دارند در سازمانهای امروزین پاسخگو هست یا خیر؟ از سوی دیگر مکتب الهی اسلام نظریات بسیار دقیق و ظریفی را بیان میدارد که حاکی از نوع نگاه خاص به انسان و رشد و تعالی اوست که در مکاتب رایج به آن توجه نشده است.
هدف این تحقیق نقد نظریه رهبری تبادلی و بیان نظریات بدیع و جامع در قرآن کریم است.
روش مورد استفاده در تحقیق نقد درونساختاری و برونساختاری است. در نقد درونساختاری، هدف سنجش انسجام داخلی اجزای نظریه و هماهنگی بین مفاد نظریه با مبانی و اصول نظریه میباشد. در نقد برونساختاری نظریه به لحاظ انطباق مفاد نظریه با دیگر نظریات و انطباق مفاد نظریه با مفروضات دینی (اسلام) بررسی میشود.
در نقد برون ساختاری این نظریه دارای نقاط قابل تقویتی است که منجر به ارائه نظریه رهبری تحولی شده است. و با تدبّر در آیات قرآن کریم درمییابیم که افزون بر نقدهای وارده بر نظریه رهبری تبادلی در رویکرد قرآنی مفاهیم ارائه شده در این نظریه با وسعت و غنای بالاتری ارائه شده است. در بخش تدبر قرآنی در ابتدا مفاهیم مرتبط با مقولههای نظریه سبک رهبری تبادلی استخراج و مقولهبندی شده است. سپس نگاه جامع قرآن کریم به نوع نگرش به انسان، نظارت و کنترل، تشویق و تنبیه، بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
"تمرکز بـر روی سرپرسـتی ، عملکـرد سازمانی و گروهی ، ارتقای اطاعت پذیری پیروان از راه پاداشها و تنبیه ها است ؛ این نوع از رهبری در بحرانها، موقعیت های اضطراری و در جایی که پروژه بـه شـیوه مرسـومی انجام می شود، کارساز است ؛ رهبران تبادلی اهداف، سـاختار و فرهنـگ سـازمان موجـود را مـی پذیرنـد و تمایـل دارنـد کـه هدایت کننده رفتارها و عملگرا باشند؛ پاداشهای اقتضایی وقتی کارهای برنامه ریزی شـده در زمـان خـود یـا جلـوتر از زمـان انجـام مـی شـود و افـراد بـا آهنـگ کـاری خـوب بـه تکمیـل کـار مـی پردازنـد پرداخـت مـی شـوند.
نتایج حاصله بیانگر آن است که خداوند تعالی در قرآن کریم : الف ) به جای نگاه بدبینانه به انسان و اعتقاد به کنترل نزدیک ، به نگاه خوشبینانـه بـه مؤمنـان و کنترل درونی به جای کنترل بیرونی و نزدیک توجه دارد و بـه لحـاظ شـیوه کنتـرل بـه ابـلاغ و تـذکر به جای نگهبانی و اجبار اشاره دارد؛ ب) قرآن کریم رویکرد فوق انگیزشهای مادی را مطرح می سازد که شامل معامله با خداونـد و جبران زحمات به بهترین وجه در دنیا و آخرت است و به علاوه اطمینان از اجـرای عـدالت در برابـر عمل خیر و شر بدون کم و کاست به افراد می دهد؛ ج) نگاه جامع قرآنی به پاداش در برابر نگاه محدود پاداش مشروط مطرح گردید که شامل : گذشت به همراه امر به معروف، گذشـت از سـوی دولتمنـدان و قدرتمنـدان، پـاداش عمـل بـه صورت جزای احسن ، حد اعلای بخشش یعنـی تبـدیل سـیئات بـه حسـنات و در نهایـت بهشـت جاودان و رضوان الهی می باشد؛ د) نگاه جامع قرآنی به تنبیه در برابر نگاه محـدود بـه تنبیـه مشـروط مطـرح اسـت ."