چکیده:
نبود تصویری روشن از چیستی «متن تاریخ نگارانه»، مفهوم سازی و نظریه پردازی در حوزه مطالعات نظری دانش تاریخ را با دشواری هایی روبه رو ساخته است. این دشواری تا تشخیص مصادیق متن تاریخ نگارانه از سوی پژوهشگران حوزه تاریخ تاریخ نگاری دامن گسترانده است. به نظر می رسد برای یافتن راه برون رفت از این وضعیت، به الگویی از متون تاریخی نیاز داریم که با تکیه بر آن بتوان به مفهوم متن تاریخ نگارانه وضوح بخشید و به مدد آن، تشخیص مصادیق را ضابطه مند کرد. این نوشتار با چنین هدفی و با این پیش فرض سامان یافته است که گونه هایی از آثار مکتوب تاریخی در دست است که بر سر تلقی آن ها به عنوان متن تاریخ نگارانه، اجماعی نامصرح وجود دارد و بنابراین می توان آن ها را «متون الگو» نامید. بر اساس یافته های این مقاله «رخداد تاریخی» را می توان فصل مشترک موضوعات این دسته از متون و عنصر بنیادی متون تاریخ نگارانه و ملاک تشخیص مصادیق شمرد. بر اساس تعریفی که از «رخداد تاریخی» در متن مقاله ارائه شده است، موضوعات متونی همچون طبقات، سفرنامه، زندگی نامه، انساب و مزارات یک موضوع غیرتاریخی است و در نتیجه، ماهیت این آثار، متفاوت از ماهیت متون تاریخ نگارانه ارزیابی شده است.
خلاصه ماشینی:
"ایراد دیگر برخی از دیگر موضوعات متون الگو این است که امروزه در پذیرش برخـی از آن ها به عنوان موضوعاتی تاریخی، تردید جدی وجود دارد و برخی از آن ها نیز موضوع دیگر حوزه های معرفتی قرار گرفته اند؛ نمونـه هـایی از ایـن گونـه موضـوعات عبارتنـد از: مضامین عجایب و غرایب و یا مطالب اساطیری مربوط به چگونگی تأسیس یک شهر که در کتب تاریخ محلی دنیوی گنجانیده شده اند،٣٣ مسائل جغرافیایی مربوط به هفت اقلیم و دریاها و یا مطالب مربوط به آفرینش جهان و انسان و یا مضامین اساطیری ایران باسـتان 36 که در کتبی همچون مروج الذهب ،٣٤ مجمل التواریخ و القصص ٣٥ و طبقات ناصـری منـدرج است .
اما چرا نمیتوان این گونـه مطالب را به عنوان رخداد در نظر گرفت ؟ چنانچه پیش تر نیز اشاره شد، رخدادهای تاریخی دارای تسلسل یا توالی هستند و میان گـزاره هـایی کـه بـه گـزارش رخـدادهای تـاریخی میپردازند نوعی رابطه و ملازمه وجود دارد و ترتیب و توالی آن ها، از تقدم و تأخر زمـانی، ارتباط علی یا رابطه ای غایی و دلالی نشأت میگیرد.
آثار دیگری نیز به دلیل اختصاص به یک مکان خاص و با اتخاذ رویکردی مشـابه ، از سوی برخی محققان مصداق تاریخ نگاری محلی پنداشته شده اند، مثلا کتب مزاراتی که در عنوان خود دارای پسوند یک شهر یا ایالت بوده اند؛ علیرغم اینکه محقـق ، صـریحا بیـان کرده است که : «مؤلفان ، کتاب های خود را به منظور راهنمایی زائرین قبور اولیا و صالحین نوشته و از این راه ، کسب ثواب میکردند»."