چکیده:
صدرالدین قونوی، از شارحان مشهور مکتب ابن عربی، بیشتر آثارش را به عربی نوشته
است، ولی رسائلی هم به فارسی به وی منسوب است. مع ذلک، صحت انتساب آنها به
قونوی نیاز به بررسی دقیق تری دارد. با این حال، رسالة تبصرة المبتدی و تذکرة المنتهی
که به طرح مسائل مهم عرفانی مانند ولایت، نبوت، ذات و صفات خداوند و امثال اینها
پرداخته، از جمله آثار فارسی منسوب به اوست که تشکیک هایی در این خصوص میان
برخی محققان مطرح شده است. از این رساله دو چاپ نشر شده، که یکی از آنها با عنوان
آفاق معرفت،به کوشش نجفقلی حبیبی به چاپ رسیده است. این مقاله با بررسی چاپ
حبیبی و نسخه های مورد استفادة وی، نارسایی ها و کاستی های آن را باز می نماید.
Sadr al-Din Qunavi (1210-1275), one of the famous commentators of Ibn-e Arabi’s school of thought, wrote most of his works in Arabic. However, a number of Persian treatises have also been ascribed to him. Obviously, the attribution of such treatises to him ought to be further authenticated. Nevertheless, the essay Tabserat al Mobtadi va Tazkerat al-Montahi, on a variety of important mystical issues such as sainthood (velayat), prophethood, God’s Quiddity and Attributes and some other topics, is worth full attention despite its doubtful imputation to Qunavi.
Of this treatse two different editions can be found in the publishing market, one of them, entitled the Afaq-e Ma’refat (Horizons of gnosis), has been amended by Najaf-Qoli Habibi. By reviewing Habibi’s edition and the manuscripts used by him, the present article tries to evaluate this edition and address its defects and shortcomings, emphasising the need for a fresh redaction of the work.
خلاصه ماشینی:
"نامشخص بودن شیوة تصحیح مصحح در مقدمة کوتاهی که بر آفاق معرفت نوشته است هیچ اشاره ای بـه روش و شیوة تصحیح نکرده و فقط نوشته است : «فقط سه نسخه ای اول (یعنی حالت افندی ، ایاصوفیا و پاریس ) مبنای کار قرار گرفته است و نسخه ی چهارم (مجلس ) به علـت غلط ها و دستکاری های فراوان ناسخ ، غیر قابل استناد تشخیص داده شد» (قونـوی ، تبصره ، ١٠).
این نسخه مورد اعتماد واقع نشد و به ندرت به آن اسـتناد شـده اسـت » (تأکیـد از نگارنده است )، حال آنکه ایشان در بیش از ١١٧ مورد بـه طـور مسـتقیم از نسـخة مجلس استفاده کرده اند که چند مورد برای نمونه ذکر می شود: آفاق معرفت (صفحة ١١١) (برمگجلbس ٢٩) بعد از این نشأت ، سعدا را دو نشأت دیگر است : نشأت بهشت و کیفیت رؤیت و قرابت احوال و عجایب اسرار «فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرة أعین جزاء بما کانوا یعملون » حالت افندی (برگ ٧٨) بعد از این نشأة سعداست و آن را دو نشـأة دیگـر اسـت .
بدخوانیها دکتر حبیبی در تصحیح خود، در چند مورد، با وجود خوانا بودن نسخه ها، دچار بدخوانی شده اند که در اینجا مواردی را یادآور می شویم : چشم سر من چون که در آن معنی دید صورت دیدم ولیک جان معنـی دیـد زان من نگرم به چشم سر در صورت جز در صـورت نمی توان معنی دیـد (قونوی ، تبصره ، ٣٧) در جمیع نسخ «می نگرم » آمده است ، اما مصحح محترم «من نگـرم » را در مـتن آورده اند."