چکیده:
عصــر امامــت امــام جــواد(ع)، زمــان اوج گیــری نقــل حدیــث در بــاره تفســیر می باشــد. در آن عصــر تفســیر قــرآن از علــوم رایــج به شــمار می آمــد. پــاره ای از احادیــث منقــول از امــام جــواد(ع)، احادیــث تفســیری اســت. ایــن احادیــث بیشــتر صبغــه فقهــی و کلامــی دارنــد و گاه متضمــن تاویــل برخــی از آیات انــد. دربــاره مســائل اعتقــادی نظیــر توحیــد، صفــات خــدا، نبــوت و امامــت نیــز احادیثــی از آن حضــرت روایــت شــده اســت. خــود آن حضــرت نیــز دربــاره تفســیر، شــهرت بــه ســزایی داشــت. در ایــن مقالــه می کوشــیم روایــات تفســیری آن حضــرت را مــورد بررســی قــرار دهیــم.
خلاصه ماشینی:
اگـر بگويـي آن هـا همـان خـدا هسـتند، يعنـي در خداونـد کثـرت جـاي داشـته و او مرکـب اسـت , ايـن معنـا در خـدا متصـور نيسـت و خـدا برتـر از ايـن معانـي اسـت ؛ و اگـر منظـورت آن اسـت کـه ايـن صفـات و نام هـا همـواره بـا خـدا بـوده اسـت ، همـواره بـودن دو معنـا دارد: اگـر بگويـي سال بيست و سوم 58 امام جواد(ع)و قرآن ايــن صفــات جاودانــه در علــم و دانــش خداونــد بــوده و او شايســته آن هاســت ، ايــن حــروف کلماتـش نـزد او بـوده ، پس خداونـد برتـر اسـت از اين کـه چيـزي بـا او بـوده باشـد، بلکـه خداونـد بـوده درحاليکـه مخلوقـي بـا او نبـود، آنگاه أسـماء وصفـات را بـه عنـوان وسـيلۀ يـاد کـردن او، خلــق کــرده و خــدا بــود و نــام و يــادي نبــود و آنچــه يــاد مي شــود, همــان خداونــد جاودانــه اي ِ اسـت کـه همـواره بـوده اسـت «.
امـام (ع)در ايـن جـا مي خواهـد بـر چگونگـي حمـل اسـماء و صفـات الهـي بـر ذات او آگاهــي دهــد و مي فرمايــد: »اگــر منظــورت ايــن اســت کــه ايــن اســماء و صفــات همــواره بــا خــدا بــوده اســت ، مي توانــد دو معنــا داشــته باشــد: اگــر بگويــي خــدا هميشــه بــه آن هــا علــم داشــته اســت و ســزاوار بــوده اســت يعنــي : در ازل مي دانســت کــه ذاتــش عالــم ، قــادر، حــي و مريـد اسـت ، صحيـح اسـت و اگـر صـورت أسـماء مـورد نظـرت باشـد و گفتـه شـود کـه صـورت الفـاظ وقتـي ترکيـب يافتـه ، ازلـي اسـت ، ايـن صحيـح نيسـت و بـه خـدا پنـاه مي بـرم کـه بـا او جـز خـودش چيـزي باشـد و بلکـه خداونـد بـود و مخلوقـي نبـود.