چکیده:
پردازش معنویت به منظور ارائه آن در عرصه های مدیریتی، امری ضروری است. در این باره پروژه ای با نام «عقلانیت و معنویت» ارائه شده است که دارای چالش های متعدد صوری و نظری است. این مقاله ضمن ارائه تعاریف و تبیین های ایشان از معنویت، با نگاهی به معنویت قدسی، چالش های یادشده را آشکار کرده و روشن ساخته است که تبیین معنویت، جز با مراجعه به داده های وحیانی، ساختاری قابل دفاع پیدا نمی کند.
خلاصه ماشینی:
"منظور از اجبار چیست؟ آیا تصویر جامعهای اینچنین که هیچ قانون و اجباری در آن نباشد، ممکن است؟ نکته دیگر اینکه، چه الزامی هست که برای فرار از اشکال پیشگفته، قید آزادی را انسانمدارانه بدانیم؟ آیا اگر خدا که خالق و مدبر انسان است، بر اساس علم به مصالح و مفاسد قوانین، برای انسان قیودی را تعریف کند، فرد از حصول به معنویت بازمیماند؛ ولی اگر انسان خود به چنین الزامی دست یازد، معنویت او تضمین میشود؟ چه تضمینی وجود دارد که قانونگذاران بشری در تنظیم قیود آزادی، مصالح فرد یا گروه یا ملتی را در نظر نگیرند؟ نکته دیگر اینکه ایشان که معنویت را امری شخصی دانسته است؛ حال چگونه شرط حصول آن را امری اجتماعی میداند؟ منظور از شرافتمندانه در شرط دوم چیست؟ انسان با توجه به حب ذات و زیادهخواهی غریزی خود، چگونه بدون تأکید یا اجبار دینی میتواند در مقیاس مشخصی از اقتصاد توقف کند؟ از طرفی، آیا هنر و ادبیات و اموری از این دست معنویتاند یا باید حداکثر آنها را برونداد معنویت قلمداد کرد؟ آیا اگر فردی هنرمند یا ادیب بود، لزوما در عرصه معنویت گام برداشته است؟ گرچه تعالی و رشد در هر کاری لزوما باید مسبوق به اختیار و آزادی باشد، تعریف ایشان از آزادی و مقید کردن آن نمیتواند تضمین کند که تعالی و رشد به معنای واقعی آن باشد."