چکیده:
مشروعیت، تبدیل قدرت عریان به اقتدار پذیرفتهشده نزد افراد جامعه است. در هر جامعهای، منابع مشروعیت با توجه به فرهنگ و سنن حاکم بر آن جامعه تعریف و توجیه میشود. در تاریخ ایران اغلب، نیروی نظامی طرف پیروز و دارای حق حکومت را مشخص میکرد؛ اما پس از تأسیس حکومت، هر خاندانی سعی میکرد با توسل به سنن تاریخی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. آقامحمدخان بهعنوان مؤسس حکومت قاجار در ایران، فرصت چندانی برای مشروعیتبخشی به حکومت قاجارها به دست نیاورد؛ بنابراین فتحعلیشاه پس از رسیدن به سلطنت، تلاش کرد با بهرهگیری از سنن رایج در دورۀ اسلامی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. این مقاله میکوشد تکاپوهای مشروعیتساز فتحعلیشاه قاجار را براساس معیارهایی همچون امتیازات نسبی و حسبی، بهرهگیری از سنن شاهی ایران و مشروعیت دینی به روش توصیفیتحلیلی و بر مبنای استفاده از اطلاعات کتابخانهای بررسی و تحلیل کند.
Legitimacy is the change of naked power into the authority accepted by individuals in a society. Resources of legitimacy in each society can be defined as justified regarding culture and traditions dominating that society. In the history of Iran، mostly the military force determined the victorious side enjoying the right to govern، after the establishment of its government، each dynasty tried to legitimate its government by resorting to historical traditions. Agha Mohammad Khan Qajar، as the founder of the Qajar Government in Iran، did not find much chance to legitimate Qajar; therefore، after taking the throne، Fath-Ali Shah tried to legitimate his government by utilizing current traditions in the Islamic Era. Accordingly، the present study seeks to investigate legitimizing efforts of Fath-Ali Shah Qajar based on criteria such as relative and natural privileges، utilizing royal traditions in Iran، and religious legitimacy through using a descriptive-analytical method and employing library research.
خلاصه ماشینی:
آقامحمدخان بهعنوان مؤسس حکومت قاجار در ایران، فرصت چندانی برای مشروعیتبخشی به حکومت قاجارها به دست نیاورد؛ بنابراین فتحعلیشاه پس از رسیدن به سلطنت، تلاش کرد با بهرهگیری از سنن رایج در دورۀ اسلامی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد.
این تدبیر مؤثر واقع شد و یکی از عوامل اتحاد قاجارها پس از مرگ آقامحمدخان، وجود شخص فتحعلیشاه و ازدواج او با دختر رئیس یوخاریباش قاجار بود و او بهعنوان داماد یوخاریباشها، در بین آنها مشروعیت پیدا کرد.
مشروعیت ایرانی؛ بهرهگیری از سنن شاهی ایرانی فتحعلیشاه در طول حکمرانی خود، دست به اقداماتی زد تا خود را بهعنوان میراثدار شاهان باستانی ایران و ادامهدهنده راه آنها نشان دهد.
بنابراین تأکید ویژهای که در این دوره بر سنن و لوازم شاهنشاهی ایران میشد، در بین مردم عادی و روحانیان با استقبال مواجه نمیشد و در تناقض آشکار با اقدامات مذهبی شاه قاجار انجام میگرفت؛ اما در واقع، این مسئله برای تأکید بر شکوه و قدرت فتحعلیشاه و نمایاندن وی به جای شاهان باستانی ایران و نماینده آنها بوده و در پی آن، خواهان حمایت طبقات مختلف جامعه ایرانی از شاه، در جهت مبارزه با دشمنان ایرانزمین بود.
این نظریه در واقع نوعی تقسیم وظایف دینی و دنیوی بین روحانیان و شاه و مشروعیت اقدامات شاه در امور مربوط به سیاست و حکومت بود و راه را برای همکاری گسترده میان طرفین باز کرد.
گویا فتحعلیشاه قصد داشت سنت شاهان صفوی را تجدید کند و از این طریق، مشروعیت خود را در بین روحانیان شیعه و جامعۀ ایران گسترش دهد.