چکیده:
گرانی و قحطیهای پیدرپی نان که در عصر ناصری رخ میداد، بحرانهای متعدد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را در کشور سبب میشد. بحرانهای نان با پیامدهایی همچون مرگومیر، مهاجرت، رکود اقتصادی، تنش مالی دولت و ناامنی همراه بودند. پرسش ما این است که بحرانهای نان چه تاثیری بر جایگاه حکومت و اقتصاد ایران، در اندیشه سیاستمداران و افکار عمومی کشورهای دیگر میگذاشت؟ راههای نفوذ بیشتر در ایران را چگونه پیش پای این کشورها میگشود و چه پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی برای این کشورها داشت؟
فرض ما این است که وقوع قحطی از اعتبار سیاسی و اقتصادی دولت ایران میکاست و از سویی، این فرصت را در اختیار دیپلماتهای خارجی قرار میداد تا با صراحت، در امور حکومت ایران دخالت کنند. کسادی بازار فروش محصولات خارجی و ممنوعیت صادرات غله از ایران، از نتایج ناخوشایند این بحرانها برای کشورهای خارجی بود؛ اما مهاجرت تجار و نیروی کار ایرانی به این کشورها، خشنودی آنها را موجب میشد.
Expensiveness and bread famine happened continuously in Naseri era caused political، social and economic crisis in Iran. The results of continuous bread crisis were death rate or morality، immigration، economic depression، government financial tensions، and insecurity.We want to know the result and effects of bread crisis on public opinion and politicians thought of other countries. How could they influence and have track in Iran? And what was the positive and negative economic results for them?Our assumption is thatfamines decreased political and economic credits of Iranian government and put the chance to foreign politicians for more influence and interfere in Iran affairs.Marketing recession of foreign products and the ban on corn export were the negative result of this crisis for foreign countries.The immigration of merchants and Iranian labor forces to these countries were the positive results for them.
خلاصه ماشینی:
پرسش ما این است که بحرانهای نان چه تاثیری بر جایگاه حکومت و اقتصاد ایران، در اندیشه سیاستمداران و افکار عمومی کشورهای دیگر میگذاشت؟ راههای نفوذ بیشتر در ایران را چگونه پیش پای این کشورها میگشود و چه پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی برای این کشورها داشت؟فرض ما این است که وقوع قحطی از اعتبار سیاسی و اقتصادی دولت ایران میکاست و از سویی، این فرصت را در اختیار دیپلماتهای خارجی قرار میداد تا با صراحت، در امور حکومت ایران دخالت کنند.
این پژوهش تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که بحرانهای نان، بر جایگاه حکومت و اقتصاد ایران در اندیشه سیاستمداران و افکار عمومی کشورهای دیگر چه تاثیری میگذاشت؟ از سویی، راههای نفوذ این کشورها را در ایران چگونه تسهیل میکرد و چه پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی برای این کشورها داشت؟فرض ما این است که تأثیر کمیابی غلات و نان در تمام شئون زندگی اقتصادی و سیاسی ایرانیان، سبب میشد کشورهای خارجی که تحولات ایران را رصد میکردند نیز، نوسان قیمت نان و غله را در نظر داشته باشند و به بحرانهای پدیدآمده در اثر کمبود آنها واکنش نشان دهند.
شرحی از حالات و شیطنت او معروض داشتم که در ایام قحطی چقدر پول به مردم اصفهان داده، حالا مدرسه باز کرده و جمعی از اطفال ارامنه جلفا را ثبت کرده لندن داده [کذا] و هر سال چند نفر از این اشخاص را همراه خود به هندوستان میبرد و از جانشین هندوستان برای آنها نوشته میگیرد که تبعه انگلیس باشند و اکنون در جلفا جمعی پیدا شدهاند که همه مذهب پرتستانی پیدا کرده و تبعه دولت انگلیساند» (صفایی، 1356: 85).