چکیده:
فرایند تصمیمگیری کارآفرینان در چارچوب الگوهای موجود قابلتبیین نیست و تحلیل ادبیات موجود، شکاف ناشی از غایتگرابودن الگوهای موجود را آشکار میسازد. از اینرو، در پژوهش پیش رو با رویکرد غیرغایتگرا و با استفاده از یک طرح کیفی و اکتشافی به مفهومپردازی عناصر مرکزی فرایند تصمیمگیری ایجاد کسبوکار جدید در نمونهای منتخب از کارآفرینان نوپای حوزة صنایع فناور پیشرفتة ایران پرداخته میشود. تحقیق حاضر به لحاظ جهتگیری، بنیادی است و از نظر هدف، اکتشافی است. نوع پژوهش کیفی و راهبرد اتخاذشده نیز موردکاوی چندگانه است. جامعة آماری پژوهش، کارآفرینان نوپای فعال در حوزة صنایع فناور پیشرفتة نانو و زیستفناوری شهر تهران هستند.روش نمونهگیری پژوهش، نظری و ملاک تعیین حجم نمونه، اشباع نظری بود. گردآوری دادهها پس از نهاییشدن پروتکل مصاحبه و با استفاده از مصاحبههای کیفی واقعهمحور با بیست کارآفرین نوپای نمونة نظری پژوهش انجام گرفت. نتایج فرایند کدگذاری، طبقهبندی و اعتباربخشی به یافتههای پژوهش، مقولههای مرکزی فرایند تصمیمگیری ایجاد کسبوکار جدید در نمونة کارآفرینان را تعیین کرده است. برایناساس، مفاهیم گرایش و شایستگی کارآفرینانه، فراشناخت کارآفرینانه، پیشاقدامات و دریافت بازخورد و نگرش مثبت به تغییر، مجموعة مقولههای مرکزی فرایند تصمیمگیری ایجاد کسبوکار جدید را تشکیل میدهند.
Decision-making by entrepreneurs is a process that cannot be explained by existing models. Literature analysis reveals a gap due to the teleological approach of existing models. This research aims to conceptualize central elements of new venture creation decision-making process in a selected sample of nascent entrepreneurs in Iranian high-tech industries based on a non-teleological approach and by a qualitative and explorative plan. The research has fundamental view and explorative purpose and the strategy of qualitative research is multiple case studies. The research sample includes active nascent entrepreneurs of high-tech nano and bio-technology industries of Tehran and the sample size was determined by theoretical saturation. After finalizing the interview protocol، data collection was conducted through qualitative event-based interviews with 20 nascent entrepreneurs. After coding، categorizing and validating the research findings، central elements of new venture creation decision-making process was recognized. Accordingly، entrepreneurial orientation and competency، entrepreneurial meta-cognition، primary actions and feedback receiving and positive attitude toward changes are the central elements of new venture creation decision-making process.
خلاصه ماشینی:
از این رو، در پژوهش پیش رو با رویکرد غیرغایت گرا و با استفاده از یک طرح کیفی و اکتشافی به مفهوم پردازی عناصر مرکزی فرایند تصمیم گیری ایجاد کسب وکار جدید در نمونه ای منتخب از کارآفرینان نوپای حوزة صنایع فناور پیشرفتۀ ایران پرداخته می شود.
در این پژوهش با رویکرد غیرغایت گرا١ و با استفاده از طرحی کیفی و اکتشافی ، به مفهوم پردازی عناصر مرکزی فرایند تصمیم گیری ایجاد کسب وکار جدید در نمونه ای منتخب از کارآفرینان نوپای حوزة صنایع فناور پیشرفته ٢ (نانو و زیست فناوری ) ایران پرداخته شده است .
درنتیجه ، از آنجاکه هدف این پژوهش اکتشاف است و برای مفهوم پردازی عناصر مرکزی فرایند تصمیم گیری ایجاد کسب وکار از رویکرد غیرغایت گرا بهره می برد، اهداف آن از طریق طرح های تحقیق اکتشافی و کیفی قابل دستیابی است .
یافته های پژوهش حاضر در زمینۀ فرایند تصمیم گیری کارآفرینان مورد مطالعه نشان می دهد شکل گیری گرایش و شایستگی کارآفرینانه از یک سو به ویژگی ها و پیشینۀ کارآفرین وابسته است و از سوی دیگر، گرایش و شایستگی کارآفرینانه ، پایه گذار پیش اقدامات ، فراشناخت ها و باورهای کارآفرینان است ؛ برای مثال ، خود- تنظیمی ١ کارآفرینانه که ترکیبی از خود- کارآمدی ٢ و کانون انضباط ٣ کارآفرینان است (٢٠١٢ ,Braun &Tumasjan )، تا حد زیادی متأثر از عواملی مانند سرمایۀ اجتماعی و تربیت دوران کودکی و نوجوانی نمونۀ کارآفرینان ایجاد شده است .