چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل سوق دهنده و بازدارنده شرکتهای مستقر در مرکز رشد علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد میباشد. پژوهش از حیث هدف، کاربردی است. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش، مطالعه موردی میباشد. جامعه آماریکلیه شرکتهای علوم انسانی مستقر در مرکز رشد دانشگاه فردوسی مشهد گروه مورد مطالعه را تشکیل دادند. به منظور گردآوری دادههای موردنیاز از مصاحبه نیمهساخت یافته و تحلیل اسناد استفاده شد. بنابر نتایج به دست آمده، ویژگیهای فردی کارآفرینان، ظرفیتهای علوم انسانی، حمایت سازمانی دانشگاه، تناسب رشته تحصیلی، ایده نوآورانه، قابلیتهای مرکز رشد، پویایی درونی، هدفمند بودن تیم کاری، تجربه کارگروهی و حمایت قانونی به عنوان مهمترین عوامل سوقدهنده و همچنین، ماهیت ناشناخته رشتههای علوم انسانی، ضعف حمایت دانشگاه، عدم درک صحیح از فناوریهای علوم انسانی، عدم خودباوری دانشجویان، ضعف مشارکت گروهی، نبود منابع مالی کافی، نبود نگاه میان رشتهای به علوم انسانی، حضور ناموفق در بازار، ضعف حمایتهای قانونی به عنوان مهمترین عوامل بازدارنده راهاندازی شرکتهای مرکز رشد علوم انسانی دانشگاه فردوسی معرفی شدند.
The main aim of this study is to explore the driving and restraining forces which affect the new venture creation in the Humanities Business Incubator Center in Ferdowsi University of Mashhad. Based on a case study method with a qualitative approach، 16 semi-structured interviews were conducted. The results revealed that individual characteristics of entrepreneurs ، humanities capacities، university’s organizational support، congruence of the university major with entrepreneur’s character، internal dynamism، purposefulness of the work team، group working experience and legal support were introduced as driving factors. The unknown nature of humanities field، university’s weak support، lack of correct understanding of the humanitie’s technologies، student’s lack of self-confidence، weakness in team working، lack of sufficient financial resources، lack of a multidisciplinary approach to humanities، unsuccessful presence in the market and weak legal supports are the important restraining factors which are barriers in the way of the Humanities Business Incubator Center of Ferdowsi University of Mashhad
خلاصه ماشینی:
استادیار گروه مدیریت ، دانشگاه فردوسی مشهد تاریخ دریافت : ١٣٩٤/١١/٠٦ تاریخ پذیرش : ١٣٩٥/٠٥/٢٦ چکیده هدف اصلی این پژوهش ، شناسایی عوامل سوق دهنده و بازدارندة شرکت های مستقر در مرکز رشد علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد است .
همچنین ، ماهیت ناشناختۀ رشته های علوم انسانی ، ضعف حمایت دانشگاه ، نبود درک صحیح از فناوری های علوم انسانی ، نبود خودباوری در دانشجویان ، ضعف مشارکت گروهی ، نبود منابع مالی کافی ، نبود نگاه میان رشته ای به علوم انسانی ، حضور ناموفق در بازار و ضعف حمایت های قانونی مهم ترین عوامل بازدارندة راه اندازی شرکت های مرکز رشد علوم انسانی دانشگاه فردوسی معرفی شدند .
با توجه به اهمیت تحول در علوم انسانی و سیاست های اخیر کشور در راستای کاربردی کردن علوم انسانی و بهره برداری از این دانش در زندگی اجتماعی ، انجام دادن پژوهشی با تمرکز بر شناسایی مهم ترین عوامل سوق دهنده و بازدارندة راه اندازی و فعالیت شرکت های مستقر در مرکز رشد علوم انسانی در دانشگاه ضروری به نظر می رسد.
بایز و مبیوانا (٢٠٠٧) در پژوهشی با بررسی عوامل کلیدی موفقیت بیست مرکز کسب وکار، هشت عامل اصلی موفقیت مراکز رشد (دسترسی به تجربیات و تسهیلات علم و فناوری ، منابع مالی ، شایستگی های کارآفرینان ، حمایت سهامداران ، سیاست های حمایتی دولت ، مدیریت شایسته و باانگیزه ، پایداری منابع مالی و شبکه سازی ) را شناسایی کردند ( ,Mbewana &Buys ٢٠٠٧).
این مقوله ها عوامل سوق دهنده یا بازدارندة راه اندازی شرکت های مستقر در مرکز رشد علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد معرفی شدند.