چکیده:
در این مطالعه، اثر متغیرهای اقتصاد کلان از قبیل نرخ شهرنشینی، نرخ اجاره بها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، تولید ناخالص ملی، مخارج دولت در فصل تامین مسکن، شاخص قیمت نهاده های ساختمانی و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن با استفاده از روش برآورد حداقل مربعات معمولی در فاصله زمانی 91 - 1350 در ایران موردبررسی قرارگرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که نرخ شهرنشینی، نرخ اجاره بها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، شاخص قیمت مصالح ساختمانی بر قیمت مسکن تاثیر مثبت داشته و اثر تغییرات تولید ناخالص ملی و مخارج دولت در فصل تامین مسکن
و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن معکوس برآورد گردیده است. قیمت مسکن در درجه اول تحت تاثیر نرخ شهرنشینی، درآمد سرانه، نرخ اجاره بها و تولید ناخالص ملی و در درجه دوم تحت تاثیر هزینه ساخت است و درنهایت سیاست های پولی و مالی دولت نقش ناچیزی بر قیمت مسکن داشته است.
خلاصه ماشینی:
"برای این منظور از چندین الگوی خود رگرسیون برداری که شامل متغیرهای نرخ سود وامهای بانکی و حجم پول در گردش و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه بهعنوان متغیرهای تعیینکننده طرف تقاضا و هزینههای خدمات ساختمانی و نیز ساخت مسکن جدید بهعنوان متغیرهای تعیینکننده سمت عرضه Dynamic Ordinary Least Squares Vector Auto Regressive میباشند، بهصورت فصلی طی دوره 1386 – 1370 استفاده کردهاند.
نظرات آئوکی، پرودمن و ولیگ 6 (2004) دربردارنده این مطلب است که سهولت در تأمین اعتبارات، منجر به افزایش در تقاضای واحدهای مسکونی میشود، بااینوجود رفیعی (1383) بیان میکند که افزایش تسهیلات فقط در همان دوره منجر به افزایش تقاضای مسکن Blackley Kenny Lee and Eng Ong Gabriel, Mattey and Wascher Benito Aoki, Proudman and Vlieghe میشود، ولی در سالهای بعد به دلیل تورم موجود، عملا سقف تسهیلات اعتباری ازلحاظ اقتصادی کارآمد نخواهد بود.
com چکیده در این مطالعه، اثر متغیرهای اقتصاد کلان از قبیل نرخ شهرنشینی، نرخ اجارهبها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، تولید ناخالص ملی، مخارج دولت در فصل تأمین مسکن، شاخص قیمت نهادههای ساختمانی و تعداد پروانههای ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن با استفاده از روش برآورد حداقل مربعات معمولی در فاصله زمانی 91-1350 در ایران موردبررسی قرارگرفته است.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که نرخ شهرنشینی، نرخ اجارهبها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، شاخص قیمت مصالح ساختمانی بر قیمت مسکن تأثیر مثبت داشته و اثر تغییرات تولید ناخالص ملی و مخارج دولت در فصل تأمین مسکن و تعداد پروانههای ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن معکوس برآورد گردیده است."