چکیده:
در تاریخ بیهقی اطلاعات ویژه ای از تاریخ و جغرافیای تاجیکستان و مردم آن آمده، که تاکنون به طور جداگانه و ویژه مورد توجه قرار نگرفته است آنچه در این مقاله آمده یادآوری همین اشارات بیهقی است. او از ولایت های جنوبی تاجیکستان، چون: چغانیان، قبادیان، وخش، ختلان، یاد کرده است. همچنین به احوال بعضی از والیان تاجیک یا ایرانی آن ولایتها در آن روزگار (زمان غزنویان) پرداخته؛ هم به چگونگی کر و فر خانان آل افراسیاب در تاجیکستان و سامان یا بی سامانی ایشان در ورارود پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"آنچه از تاریخ بیهقی بر میآید ایـن اسـت کـه او از حـدود سـال ٣٩٣، یعنـی زمـان زعامت ایلگ نصر، همراه وی در ماوراءالنهر بوده و تا سـال ٤٠٨ در معیـت پـدرش بـوده است اما پس از این که عمویش ارسلان خان اصـم خـان بـزرگ قراخانیـان (بـا مرکزیـت ترکستان ) شد ظاهرا علیتگین و برادرش در ماوراءالنهر ماندند و حکومت آن نواحی را تا ساحل رود سیحون در اختیار گرفتند، به همین سبب مملکت آنها هم مـرز بـا محمـود و خود ایشان رقیب و دشمن وی شدند.
شجره خانیان برگرفته از تعلیقات تاریخی بیهقی (ص ١٤٦٥) *** تاریخ تاجیکستان در زمان مسعود: با وجود رقابتهای دیرپای علی تگین با محمـود غزنـوی، مسـعود هنگـام جمـع آوری لشکر برای مبارزه با برادرش محمد، برای کسب سلطنت در سال ٤٢١، به واسطه مـردی سخت جلد برای علیتگین نامه ای فرستاد، با این مضمون : «ما روی به برادر داریـم ، اگـر امیر در این جنگ با ما مساعدت کند چنان که به نفس خویش حاضـر آیـد و یـا پسـری فرستد یا فوجی لشکر قوی ساخته ، چون کارها به مراد گردد ولایتی سخت با نام کـه بـر این جانب است ، به نام فرزندی از آن او کرده آید(ص ٥٨)».
بدین سـبب در تـاریخ بیهقـی نام ولایات جنوبی تاجیکستان (مثل چغانیان ، قبادیان ، وخش ، ختلان ، و شـهرهای آنهـا) مکرر به عنوان جزئی از قلمرو غزنویان آمده ، کـه از ایـن منظـر قابـل تأمـل و شناسـایی بیشتر میباشند؛ با ظهور ترکمانان سلجوقی و شروع دورة فترت سلطان مسـعود غزنـوی (در نیمۀ اول قرن چهارم ) یک شاخۀ نوپا از ترکان قراخانی با زعامت بـوریتگـین (پسـر ایلگ ماضی) کروفرهای خود را از همین کشور تاجیکستان آغاز کرد (از شهرهای راشـت و کنج و شومان ..."