چکیده:
زمینه و هدف: نظریه های متداول سازمان و مدیریت بر منطقی بنا شده اند که سودبخشی، بهره وری، عملی و مفید بودن از ارکان اصلی آن محسوب می شود و از این رو توصیفی محدود و تبیینی مقید از پدیده ها به دست می دهند. ارزش های انسانی از کانون توجه کنار نهاده می شوند و اولویت بر بازدهی منابع متمرکز می گردد. از این فضا زندگی اجتماعی بشر و سـازمان های جمعی آسیب های فراوان می بیـنند و ارزش های مـادی جایگزین ارزش های معنوی و راستین می گردند. در این مقاله تلاش بر آن است تا جایگاه ارزش های راستین انسانی که پاسدار کرامت و حرمت افراد است در نظریه های مدیریت، مشخص گردد و مدیریت در پرتو ارزش ها مجددا تعریف و توصیف شود.
روش شناسی: روش اجرای این تحقیق، اسنادی- کتابخانه ای است و جامعه آماری تحقیق را منابع و متون مدیریتی در حوزه ارزش ها تشکیل داده اند.
یافته ها: مدیریت بر مبنای ارزش ها با اتکا به ارزش ها در بی نظمی ها، نوعی نظم به وجود می آورد، حرکات و رفتارهای متفرق با محور قرار گرفتن ارزش ها با یکدیگر هم راستا شده و به نظم می رسند.
نتیجه گیری: در مدیریت ارزش های عمومی، مدیران و سیاست مداران شرکای یکدیگرند و با هم تعارضی ندارند. آنها به همراه هم برای مصالح و ارزش های عمومی حرکت می کنند، هشیاری و آگاهی شرکا در این سیستم برای تضمین مشارکت و مدیریت کارآمد ضروری است. مدیران باید دریابند که بدون همراهی سایر بازیگران در جامعه قادر به ایفای نقش موثری در تحقق اهداف سازمان های خود نیستند. تفکر شبکه ای باید به جای تفکر و نگاه سلسله مراتبی بنشیند و نگاه بالا به پایین جای خود را به برابری و همطرازی بدهد. مدیریت ارزش های عمومی فضایی به وجود می آورد که در آن می توان دیدگاه حاکمیت شبکه ای را تحقق بخشید و مشارکت و همکاری واقعی را عملی ساخت.
خلاصه ماشینی:
"در مدیریت بر مبنای ارزش هـا نشانه ای از توجه به ارزش هـا در تـلاش بـرای تحقـق اهـداف وجـود دارد و در واقـع ارزش های مشترک ، تحقق اهداف مشترک را میسر می سـازند و ارزش هـای اســاسی ساختارهای شش گانه مبدل کرده و بر این نکته تأکید ورزید که ارزش ها و باورهـا بـه سازمان هویتی خاص مـی بخشـند و بخـش ششـمی را در سـاختار سـازمان بدسـت می دهند که هم چون هاله ای پنج بخش دیگر را در بر مـی گیـرد و بـر همـه آنهـا اثـر می گذارد و سازمان را سازمانی ایدئولوژیک و ارزشی می سازد.
شاید «هنری مینزبرگ » از اولـین نظریـه پردازانـی باشـد کـه بـه نقـش ارزش هـا در ساختارهای چندگانه خود توجه نمود و ساختارهای پنج گانه خود را بر این اساس بـه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1 - Management by Objective (MBO) 2 - Management by Values (MBV) بازخوانی مدیریت در پرتو ارزش ها تاریخ دریافت : ٩٣/٥/١٢ تاریخ پذیرش : ٩٣/٨/١٤ 1 سیدمهدی الوانی از صفحة ٤١ تا ٦٢ چکیده زمینه و هدف : نظریه های متداول سازمان و مدیریت بر منطقی بنا شده اند که سودبخشی ، بهره وری ، عملی و مفید بودن از ارکان اصلی آن محسوب می شود و از این رو توصیفی محدود و تبیینی مقید از پدیده ها به دسـت می دهند."