چکیده:
گرایش جوانان به ارتکاب جرم اگر چه پدیده نوظهوری نیست اما طی سال های اخیر رویدادهایی با موضوع جرایم جوانان، بازتاب های متفاوت و نگران کننده ای در جامعه وآینده نظام اجتماعی به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وشناسایی عوامل موثر برگرایش جوانان بهجرم انجام شده است. این پژوهش ازنظر روش توصیفی- تحلیلی ازنوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق راکلیه کارشناسان حوزههای قضایی، انتظامی، اجتماعی و. . . تشکیل میدهندکه به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 145 نفر انتخاب ومورد ارزیابی قرار گرفته اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مولفه های شناسایی شده( از هم پاشیدگی هنجارها، عدم تحقق اهداف با استفاده از مقررات، الگو های رفتاری نامناسب، احساس محرومیت نسبی و. . . ) با95درصد اطمینان در گرایش جوانان به جرم موثرند. کارشناسان و صاحب نظران دلایل متفاوت و متنوعی را برای به وجود آمدن این وضعیت بیان کرده اند که هر یک به جای خود جای تامل و توجه دارند، با این همه، برخی از این عوامل بیشتر مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. این تحقیق به منظور اثبات فرضیه ای دال بر وجود رابطه بین، گرایش جوانان به جرایم با برخی از عوامل عمده از جمله: ازهم پاشیدگی هنجارها، عدم تحقق اهداف با استفاده از مقدورات، الگوهای رفتاری نا مناسب، احساس محرومیت نسبی، آموزش در سطح پایین، محیط اجتماعی نامناسب، ارتباطات فرهنگی و تحول فرهنگی مداوم و شرایط اقتصادی ناسالم از منظر مقامات و کارشناسان دینی، قضایی، انتظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان البرز 0/7965
ضریب پایایی )، بین آنها توزیع شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج بهدست آمده نشان می دهد، با عنایت به فرضیههای تحقیق و با توجه به نمونه ی موجود و آزمون های انجام شده، بین عوامل هشت گانه فوق با گرایش جوانان به جرم رابطه وجود دارد و فرضیههای تحقیق با میانگین94/81% به اثبات رسیده است. ضمنا با عنایت به نتایج تحقیق میزان تاثیر عوامل فوق اولویت بندی نیز شده است.
خلاصه ماشینی:
"ایـن تحقیـق بـه منظـور اثبـات فرضیه ای دال بر وجود رابطه بین ، گرایش جوانان به جرایم با برخی از عوامل عمده از جمله : ازهم پاشـیدگی هنجارهـا، عـدم تحقـق اهـداف بـا اسـتفاده از مقـدورات ، الگوهای رفتاری نا مناسب ، احساس محرومیت نسبی، آمـوزش در سـطح پـایین ، محـیط اجتمـاعی نامناسـب ، ارتباطـات فرهنگـی و تحـول فرهنگـی مـداوم و شـرایط اقتصادی ناسالم از منظر مقامات و کارشناسان دینی، قضایی، انتظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان البرز (٠/٧٩٦٥ضریب پایایی )، بین آنهـا توزیـع شـد.
می تواند با رفع نیازهای مادی اصلی در محیط اجتمـاعی کـاملا تغییر پیدا کند، بنابراین بر طبق نظر او اگر در شخصیت و رفتار افـراد تفـاوت هـایی وجـود دارد، ایـن تفـاوت هـا از اختلاف شرایط اقتصادی ناشی می شود و اختلافات طبقاتی و شغلی در آن نقش مهمی بازی می کنـد بـا نگـاه بـه سیمای نظام اقتصادی کشور و وجود فاصله طبقاتی شدید در جامعـه و نـابرابری توزیـع ثـروت و اشـتغال ، دیـدگاه سابران نیز در این پژوهش قابل تعیین برخی از مؤلفه های مؤثر در وقـوع شـرارت در منطقـه اسـت (رضـایی نـژاد، .
محیط اجتماعی نامناسب و وجود برخی الگوهای ناهنجار، به خصوص ، افراد ناباب ، که با رفتار خود نوعی هیجان منفی را در بـین جوانـان ایجـاد مـیکننـد، موجب شده است تا، برخی جوانان ، به تبع آنها و برای مطرح کردن خود و مورد توجه قرار گرفتن ، اقـدام بـه انجـام رفتارها و اعمالی میکنند که موجب بینظمی و احساس ناامنی مـیشـود."