چکیده:
هدف پژوهش پیش رو بررسی علل تغییر و تحول سیاست خارجی عربستان نسبت به جمهوری اسلامی ایران است . سئوال پژوهش به این صورت است که چه عواملی باعث تغییر و تحول سیاست خارجی عربستان در قبال جمهوری اسلامی ایران از ١٩٨٠ میلادی تاکنون شده است ؟ از آنجا که بر پایه تئوری موازنه تهدید استفن والت آنچه در روابط میان دولتها حائز اهمیت است برداشت و درک آنها از یکدیگر به عنوان تهدید است میتوان گفت با توجه به گفتمانهای حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و رویکرد آنها نسبت به اهدف فراملی انقلاب اسلامی ایران مانند صدور انقلاب اسلامی، حمایت از مستضعفان و کمک به جنبش های آزادیبخش و با افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه سبب مطرح شدن ایران به عنوان یک تهدید امنیتی در برداشت و ادراک عربستان سعودی از ایران انقلابی شده است . نتیجه کار تایید فرضیه پژوهش بوده است چرا که تغییر و تحول سیاست خارجی عربستان نسبت به ایران نه ناشی از اقدامات تهدید آمیز ایران بلکه ناشی از برداشت های عربستان از ایران به عنوان یک تهدید بوده است . روش آزمون پژوهش حاضر روش تاریخی B تطبیقی است .
خلاصه ماشینی:
"سئوال پژوهش به این صورت است که چه عواملی باعث تغییر و تحول سیاست خارجی عربستان در قبال جمهوری اسلامی ایران از ١٩٨٠ میلادی تاکنون شده است ؟ از آنجا که بر پایۀ تئوری موازنۀ تهدید استفن والت آنچه در روابط میان دولتها حائز اهمیت است برداشت و درک آنها از یکدیگر به عنوان تهدید است میتوان گفت با توجه به گفتمانهای حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و رویکرد آنها نسبت به اهدف فراملی انقلاب اسلامی ایران مانند صدور انقلاب اسلامی، حمایت از مستضعفان و کمک به جنبش های آزادیبخش و با افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه سبب مطرح شدن ایران به عنوان یک تهدید امنیتی در برداشت و ادراک عربستان سعودی از ایران انقلابی شده است .
در گفتمان ملیگرایی لیبرال انقلاب اسلامی ایران را یک انقلاب ملی تعریف میکند و انقلاب ایران بر خلاف یک انقلاب فراملی متعلق به یک ملت خاص است که آرمانها و اهداف آن در چارچوب مرزهای جغرافیایی ایران تعریف میشود و انقلاب اسلامی اهدافی در خصوص سایر کشورها ندارد با توجه به این رویکرد در زمان تسلط گفتمان ملیگرایی برداشت و ادراک عربستان سعودی از ایران برداشتی مسالمت آمیز بود بر همین اساس روابط میان ایران و عربستان سعودی مسالمت آمیز بود و حتی عربستان سعودی از اولین کشورهایی بود که انقلاب اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و هیأتی بلندپایه را نیز روانه تهران کرد (طباطبایی و همکاران ، ١٣٩٤: ٦٦)؛ اما در دورة تسلط گفتمان اسلام گرای انقلابی با اتخاذ مواضع انقلابی مانند حمایت از جنبش های آزادی بخش ، حمایت از مستضعفان و صدور انقلاب اسلامی، ایران به عنوان یک تهدید امنیتی در برداشت و ادراک عربستان سعودی از ایران مطرح شد و به تبع آن سیاست خارجی این کشور نیز نسبت به ایران دچار تغییر و تحول شد و سیاست خصمانه ای را در قبال ایران اتخاذ کرد (یزدانی و همکاران ، ١٣٩١: ٧٦)."