چکیده:
توسعه جرم شناسی امروزه سبب شده که در سیاست گذاری های کیفری، آموزه های جرم شناسی به رسمیت شناخته شود چون جرم شناسی یک دانش واقع گرا و واقع بین است از هست ها سخن می گوید، باید نباید نمی کند، آرمان گرا و ایده آلیست نیست ، جرم شناسی علمی جدیدتر از حقوق کیفری است اما تاثیرات شگرف و عمیق و تحولات بسیاری در حقوق کیفری کشورها به وجودآورده است . تورم جرایم و نیز قرار دادن ضمانت اجرای حبس برای بیشتر محکومان ، موجب ایجاد بحران زندان در حال حاضر شده و تضعیف کارکرد بالینی و اصلاحی زندان نیز بحران فوق را تشدید، همچنین عملکرد ناکار آمد این نظام در زمینه مقابله با پدیده مجرمانه و عدم کارایی راهکارهای جرم شناسی رایج در بحث علت شناختی جرم ، بستر مناسبی برای ارائه ی نظریات انتقادی در حوزه جرم شناسی دراعتراض به وضع کنونی جامعه و نهادهای عدالت کیفری را فراهم آورده است . این نظریات منتقد و متعارض در قالب دیدگاه های متعدد و متنوع در درون یک رویکرد منسجم با عنوان جرم شناسی انتقادی در برابر جرم شناسی سنتی و متعارف قرار گرفته اند و ضمن به چالش کشیدن این جرم شناسی و شاخه های سه گانه آن در مبحث علت شناختی جرم از یک زاویه دید متفاوت به این موضوع نگریسته و علل و عوامل اصلی وقوع جرم را نه در شخص مجرم و محیط پیرامون او بلکه در ساختار نابرابر و تبعیض آمیز جامعه جست وجو می کند. در بستر قانون مجازات اسلامی از رهگذر تدوین و تصویب مقررات موجود از جمله توجه جدی به فرایند کیفر زدایی، جرم زدایی و قضا زدایی اصلاح و بهبود عملکرد این نظام از طریق بکارگیری راهکارها و راهبردهای جایگزین در قالب سازوکارهای متعدد و متنوع همچون ، جایگزین های مجازات حبس ، تعویق صدور حکم مجازات و نظام نیمه آزادی مشورطو همچنین پذیریش مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی و تدریجی کردن مسئولیت کیفری اطفال از آموزه های این جرم شناسی را در بستر خود نشان می دهد.