چکیده:
این مطالعه کوششی درجهت بررسی اعمال روش دادهگرای مبتنی بر پیکرههای زبانی، به شیوهای استنتاجی و فراگیرمحور در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی بهعنوان زبان خارجی است. بهطور مشخص، در این پژوهش به ارزیابی راهکارهای بالقوة دانشجویان ایرانی در کلاسهای درس آموزش زبان انگلیسی در استفاده از پیکرههای بسیار بزرگ یکزبانه برای جستوجوی الگوهای دستوری خاص میپردازیم. نتایج بهدستآمده از این تحقیق نشان میدهد که رایزنی با پیکرهها بهعنوان مکمل ابزار سنتی یادگیری زبان مانند کتابهای دستور زبان، واژهنامههای یکزبانه و واژهنامههای دوزبانه و غیره، تاثیر بسزایی در یادگیری زبان دوم در کلاسهای درس داشته است. همچنین، نتایج بیانگر این است که با بالارفتن سطح مهارت زبانی دانشجویان، تاثیر پیکره بر خودآموزی آنان نیز افزایش مییابد. میانگین پیشرفت کلی دانشجویان در سطوح مختلف زبانی با استفاده از پیکرهها 4/18% است که در نوع خود بسیار امیدوارکننده میباشد.
خلاصه ماشینی:
"Susser Robb Krashen self learning Kettemann کندی 1 (1987الف، 1987ب) شیوههای بیان تعاریف و میزان تکرار آنها را در کتابهای درسی مربوط به آموزش زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم بررسی نموده است.
f = k-1 = 2 درجة آزادی α = 05/0 99/5 = 2 16/7 > 99/5 با توجه به جدول بالا، 2 محاسبهشده بزرگتر از 2 جدول است و نتیجه گرفته میشود که بین میانگین پیشرفت مشاهدهشده در هر سه گروه و میانگینهای موردانتظار، تفاوت معناداری وجود دارد و بنابراین، سطح دانش زبانی فراگیران بر توانایی آنها در استفاده از پیکره واقعا تأثیرگذار است؛ بهاینمعنا که هرچه سطح دانش زبانی فراگیران بالاتر باشد، آنان بهتر میتوانند از این ابزار زبانی برای یادگیری نکات آموزشی زبان بهرهمند شوند.
با این توصیف، آیا مدرسان زبان میتوانند همیشه ادعا کنند که درک واقع بینانهای از کاربرد واقعی زبان – همچنانکه تغییر میکند – دارند؟ تاکنون چند بار برای هرکدام از ما این اتفاق ناراحتکننده روی داده است که قواعد دستوریای که به فراگیران میآموزیم، توسط شواهدی از زبان موردنظر نقض میشوند؟ هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان تأثیر رایزنی دانشجویان با پیکرههای زبانی، در حوزة یادگیری دستور زبان انگلیسی و استفاده از کانکوردنسها در کلاسهای زبان انگلیسی، بهعنوان ابزاری برای خودفراگیری الگوهای دستوری خاص مانند فعلها و صفتهایی که حروف اضافه متفاوت میگیرند (مانند agree on, agree with, responsible to, responsible for ) بوده است."