چکیده:
مطالعه حاضر با استفاده از یک الگوی تعادل عمومی پایه خرد، به بررسی نحوه شکل گیری تله انتظارات ناشی از سیاست های صلاحدیدی پولی در شرایط سلطه مالی پرداخته است. نتایج حاصل از مقداردهی الگو نشان می دهد، نرخ بهره تعادلی در این شرایط حدودا ۲٫۵ برابر نرخ بهره تعادلی به دست آمده با فرض سیاست پولی مستقل می باشد. این نتیجه نشان می دهد که تا چه میزان، بهره گیری از سیاست پولی صلاحدیدی با هدف تحقق بودجه دولت، می تواند نرخ بهره تعادلی و به تبع آن نرخ تورم تعادلی را افزایش داده و تله های تورمی پایدار در اقتصاد شکل گیرد. لازم به ذکر است که مقداردهی الگو با استفاده از داده های اقتصاد ایران نیز انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که اقتصاد ایران در نرخ بهره ۱۲ درصد به تعادل می رسد. به عبارت دیگر، در مقادیر بهره کمتر از ۱۲ درصد، منفعت ایجاد تورم بیشتر از هزینه اختلال تورمی است.
خلاصه ماشینی:
اين نتيجه نشان مي دهد که تا چه ميزان ، بهره گيري از سياست پولي صلاحديدي با هدف تحقق بودجه دولت ، مي تواند نرخ بهره تعادلي و به تبع آن نرخ تورم تعادلي را افزايش داده و تله هاي تورمي پايدار در اقتصاد شکل گيرد.
بنابراين در مطالعه حاضر، ابتدا تلاش خواهد شد تا با بسط الگوي البانسي و همکاران (۲۰۰۳) و اضافه کردن شرط سلطه مالي به الگو، وجود تله انتظارات بررسي شده و سپس با مقداردهي روابط حاصله ، ميزان نرخ بهره در نقاط تعادلي محاسبه شود.
Armenter 2 Chari, Christiano & Eichenbaum محققان ديگري نيز تلاش کرده اند تا به پيروي از وي ، به محاسبه تعادل هاي چندگانه ۱ مارکوف در ناسازگاري زماني سياست پولي و مالي (البته به صورت مجزا) بپردازند .
اين در حالي است که از بين مطالعات انجام شده در زمينه سياست مالي صلاحديدي ، تنها مطالعه اورتيگورا، پيرا و پيچلر۹ (۲۰۱۲)، تلاش کرده اند تا تعادل هاي ۱ چري و همکاران (۱۹۹۸)، با وجود اينکه از فرض وجود رقابت انحصاري در توليد کالاي واسطه استفاده کرده اند، اما از الگوهاي چسبندگي قيمت استفاده نکرده اند.
از اين رو در مطالعه حاضر تلاش شده است تا با توجه به ساختار کشورهاي درحال توسعه از جمله ايران ، ناسازگاري زماني سياست پولي با مد نظر قرار دادن سلطه مالي ، بررسي شود.