چکیده:
در زبان شناسی شناختی که از مکتب های نوین زبانشناسی است، استعاره پدیدهای زبانی به طور عام و زبان ادبی به طور خاص نیست، بلکه پدیده ای شناختی و ذهنی است و آنچه در زبان ظاهر می شود، صرفا نمودی از این پدیده ذهنی است و در واقع، استعاره های ادبی و زیبایی شناختی فقط زیرمجموعه ای از استعاره اند. در این پژوهش که به روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است، سعی بر آن بوده که با استفاده از رویکرد زبان شناسی شناختی به بررسی انواع استعاره در غزلیات حافظ شیرازی پرداخته شود. بدین منظور پس از مطالعه غزلیات، موارد استعاره های هستی شناسانه، ساختی و جهتی مشخص شدند و از نظر کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد شاعر به ترتیب از این استعاره ها یا بسامد قراوان77/85%،15/24%و6/91%استفاده کرده است. مطالعات بیشتر نشان داد که وی از اسم نگاشت های عاشقانه، عارفانه، رندانه، مدحی و فلسفی در بیان استعاره های هستی شناسانه و از
جهت های راست، درون، بیرون، کنج، بلند، پیش، فراز، زیر، اوج، بن، سر و دور برای بیان مفاهیم استعاره های جهتی استفاده کرده است
خلاصه ماشینی:
"برای مثال ، یگانه و افراشی (١٣٩٣) بیان مـی کننـد کـه در نگاشـت استعاری "زمان پول است " شاهد شـکل گیـری یـک نظـام منسـجم در ذهـن فارسـی زبانـان هستیم که درآن ، زمان یک شی ء مادی و با ارزش در نظر گرفتـه شـده اسـت و از ایـن رو، بازنمود این نگاشت در جمله "می توانم کمی دیگر زمان قرض بگیرم ؟" مطرح می شود.
وی برای توصیف عینی موضوع و مفهوم انتزاعی مدح و خودستایی از شعر خود، از وسایل عینی شغل شاعری خود از قبیل کلک (= نی قلـم )، نقـاب (بـرای عـروس سـخن ) و دیگر ابزار آرایش سخن استفاده نموده است : کلـک مشـاطه صـنعش نکشـد نقـش مـراد هـر کـه اقـرار بـدین حسـن خـداداد نکـرد (همان : ١٠٣) در این بیت ، "صنع " و "مراد" مفاهیم انتزاعی مقصد هسـتند کـه بـا مبـدأ "کلـک " و "نقش کشیدن " توصیف عینی شده اند.
نمونه هـای زیـر کـه برگرفته از این غزلیات هستند نشان دهندة استعاره های مفهومی ساختی هستند: توبــه زهــد فروشــان گــران جــان بگذشــت وقت رندی و طرب کردن رنـدان پیداسـت (همان : ٢٢) در این بیت ،"زهد" مفهوم ذهنی مقصد است و با اسم نگاشت ساخت دستوری "زهد کالای تجاری است " توصیف عینی شده است .
اسم نگاشت دور، غیرممکن است خـواهم از زلـف بتـان نافـه گشـایی کـردن فکــر دور اســت همانــا کــه خطــا مــی بیــنم (همان : ٢٤٥) در این بیت ، "غیرممکن بودن " مفهوم ذهنی مقصد اسـت کـه بـا مبـدأ جهتـی "دور" توصیف عینی شده است ."