چکیده:
مهستی گنجوی(490-577 ق)بانوی شاعرایرانی در سده ششم هجری،پس از خیام برجسته ترین
رباعی سرای ایران به شمار می آید. وی را همچنین پایه گذار مکتب "شهر آشوب" در قالب رباعی شناخته اند که بعدها در عصر صفوی رواج بیشتری یافت. در شعر مهستی وجود فعل ها و واژگان فارسی کهن همچون: بخسبم، آهیخت، پار، تنک خام؛ تلفظ های کهن، مثل قافیه خوش با آتش و کش و نیز کاربرد بایستن و شایستن در معنای تام دلالت بر تاثیر پذیری شاعر از سبک خراسانی است. ایهام، شهر آشوب، مراعات نظیر، کنایه، تشبیهات مرکب و تفضیل و حسن تعلیل و ایهام هنری و جناس بخصوص مرکب از جمله آرایه های برجسته رباعیات مهستی هستند. در میان اشعار شاعر، بسامد مضمون های غنایی و ارج نهادن به مقام معشوق، اندیشه خیامی و خوش باشی، شهر آشوب ها، نکته های طنز آمیز و هزلیات قابل تامل است. در این مقاله سعی بر این است تا سبک رباعیات مهستی در سه لایة زبانی و ادبی و فکری تحلیل شود.
خلاصه ماشینی:
در شعر مهستی وجود فعل ها و واژگان فارسی کهن همچـون : بخسـبم ، آهیخـت ، پار، تنک خام ؛ تلفظ های کهن ، مثل قافیه خوش با آتش و کش و نیز کاربرد بایستن و شایستن در معنای تام دلالت بـر تأثیر پذیری شاعر از سبک خراسانی است .
مترجم مجالس النفائس ، نظر حمدالله مستوفی را تکرار می کند، امـا دولتشاه سمرقندی در تذکرة الشعرای خود و عطار در الهی نامه ، مهستی را همزمـان سـلطان محمود سلجوقی شناسانده اند و سرانجام ، صاحب تـذکره روز روشـن مـی گویـد مهسـتی و همسرش با سلطان محمد پسر ملکشاه سلجوقی معاصر هستند (محرابی ،١٣٨٢: ٧).
- از نظر سطح نحوی بسامد افعال ساده نسبت به افعال پیشوندی و مرکب بالاتر اسـت و این نکته خود نشان دهندة روانی کلام مهستی و دوری از مغلق گویی است ؛ نیز افعال کهن همچون زاد در معنای لازم ، یا پیشوندی ، تلفظ های کهن ، مثل قافیه کردن خوش با آتـش و کش ، فعل های ناقص معنایی در معنای فعل تام ، پیشواژک هـای کهـن ، امـر مؤکـد بـا مـی ، حرف اضافه مضاعف دلالت بر کهنگی اثر دارد.