چکیده:
در اسلام بر تشکیل خانواده تاکید فراوان گردیده است که برای تثبیت و تقویت و هدایت آن نیاز مبرم به رئیس و سرپرست می باشد. از دیدگاه عقل،؛ مردم به دلیل استعداد، توان و شایستگی بیشتر نسبت به زن و فرزند، باید عهده دار این مسئولیت گردد. فقهای اسلامی، آیات 34 سوره نساء و 228 و 237 سوره بقره و همچنین روایات صحیحه و معتبره فراوانی را به عنوان ادله و مبانی ریاست مرد بر خانواده ذکر کرده اند. حقوقدانان نیز مبنای حقوقی ریاست مرد را چندین ماده، من جمله ماده 1105 از قانون مدنی می دانند.
خلاصه ماشینی:
"مطالب قابل استفاده از مجموع آیه در ارتباط با ریاست مرد بر خانواده بـا توجـه بـه مباحـث مذکـور روشـن می شـود کـه بیـن مفسـران و متفکـران شـیعه و سـنی در تفســیر آیــه موردبحــث در مــورد ریاســت مــرد در خانــواده اتفاق نظــر وجــود دارد کــه بیانگــر حکــم مســؤولیت و سرپرســتی مــرد در خانــواده و حمایــت و حفاظــت از آن و تأمیــن معــاش و تدبیـر امـور اقتصـادی خانـواده اسـت و اینکـه آیـه هیـچ گاه در مقـام اثبـات برتـری مـردان برزنـان نیسـت ؛ بلکـه قـرآن تنهـا در سـیاق سـخن از زندگـی زناشـویی کـه درنهایـت یکـی از دو طـرف بایـد عهـده دار مسـئولیت باشـد، از قوامیـت مـرد نسـبت بـه زن سـخن می گویـد کـه هرگـز دلیلـی بـر عـدم صلاحیـت و یـا عجـز زن نیسـت ؛ بنابرایـن در اسـلام ریاسـت اجرایـی خانـواده از بـاب تقســیم مســئولیت در زندگــی زناشــویی بــه مــرد واگذارشــده اســت نــه از بــاب اثبــات فضیلــت ذاتـی ؛ و همچنیـن مـرد در ایـن مسـئولیت دارای سـلطه تـام نیسـت و تنهـا حـق مدیریـت در آن دایـره ای کـه شـرع بیـان کـرده را داراسـت ."