چکیده:
مساله تعهد در ادبیات همواره توجه ادیبان بسیاری را برانگیخته و بازتاب های متفاوتی را در میان آنان به همراه داشته است. نوعی از تعهد که در ارتباط با مسائل اجتماعی مطرح و از آن به عنوان تعهد اجتماعی یاد می شود، از جایگاه ویژه ای در آثار برخی از نویسندگان برخوردار است. این نوع از تعهد، که مسئولیت نویسنده نسبت به مشکلات مردم و بیان آلام و آرزوهای آنان را در کانون توجه خویش قرارمی دهد، در بخشی از آثار ویکتور هوگو، نویسنده بزرگ قرن نوزدهم فرانسهT نمود می یابد. این نویسنده در بسیاری از آثار منظوم و منثور خود به توصیف وضعیت زندگی مردم در جامعه می پردازد و از شرح مشکلات و دردهای آن غافل نمی شود. در پژوهش حاضر بر آن هستیم تا مقوله تعهد اجتماعی را در یکی از آثار بزرگ این نویسنده، یعنی افسانه قرون، بررسی کنیم؛ اثری که بخش عمده ای از آن به مردم و توصیف رنج ها و مرارت های آنان اختصاص یافته است.
خلاصه ماشینی:
"در حقیقت یک نویسنده «شاهد» زمان خویش اسـت و از آن جـا کـه در جامعـه و در میـان مـردم زندگی می کند نمی تواند نسبت به آنان بی تفاوت باشد و فارغ از دغدغه هـای افـراد اجتمـاع و تـأثیر رذیلت های اخلاقی چون دروغ، نیرنگ و خیانت بـر حیـات آنـان، در گوشـه ای بـه زنـدگی آسـوده خویش بپردازد.
او به این کـه در آثـارش به دفاع از نیازمندان و تهی دستان بپردازد و صدای مظلومیت آنان را بـه گـوش همگـان برسـاند، اکتفـا نمی کند و در زندگی شخصی اش نیز خود را نسبت به آنان مـسئول مـی دانـد؛ از سـال ١٨٦٢ تـأمین غذای کودکان نیازمند «سن پیر پور» (Saint-Pierre-Port) را بر عهده می گیرد و به شیوه هـای دیگـر نیز به فقرا کمک می کند.
در«چهار روز السی » نیز هوگو به این مسأله می پردازد و اعتراض مردم را به عنـوان خطـری جـدی برای پادشاهان مطرح می کند و در واقع به آنان هشدار می دهد که اگر رضایت افراد جامعـه را در نظـر نگیرند و در پی سرکوبی آنان باشند، اعتراض و قیام آن ها پایـه هـای حکومتـشان را بـه لـرزه خواهـد افکند: ای پادشاهان!
درحالی که سرنوشت ، موفقیـت و یاناکـامی هر اثر ادبی را مخاطبان آن رقم می زنند، چگونه می تـوان خواننـده آن را نادیـده گرفـت و از او غافـل شد؟ چگونه می توان او و دغدغه های او را از ذهن دورساخت ؟ اجتماع، اعضای آن و مسائل آنـان بـا ادبیات پیوندی ناگسستنی دارد، چرا که نویسنده جزئی از آحاد جامعه است و در فضایی کـه آن هـا بـه کار و حیات مشغول اند، نفس می کشد."