چکیده:
با توجه به افزایش میزان طلاق و تاثیر منفی آن بر کیفیت زندگی زنان مطلقه، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل محور، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان مطلقه انجام شد. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر سنندج در سال 1395 بود که جهت درمان افسردگی به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 48 نفر بودند که به صورت نمونهگیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند و پس از انجام مصاحبه روانشناختی، تشخیص افسردگی گرفته بودند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در 4 گروه درمان راه حل محور، درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) بود و دادهها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/ 0>P). همچنین مقایسه گروه های درمانی حاکی از آن بود که درمان شناختی- رفتاری در کاهش افسردگی و ارتقاء کیفیت زندگی نسبت به درمان راه حل محور و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/ 0> P). براساس نتایج بهدست آمده درمان شناختی- رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور میتوانند باعث کاهش نشانههای افسردگی و بهبودکیفیت زندگی زنان مطلقه شوند.
Background & Aims: Due to the increasing rate of divorce and its negative effect on quality of life of divorced women، this study aimed to compare the efficacy of solution-focused therapy، acceptance and commitment therapy، cognitive behavioral therapy on depression and quality of life of divorced women.
Method: this study was quasi- experimental with pre - posttest. The population of the present research included all the divorced women who had referred to the counseling centers of Sanandaj city، in 2016 and depression was diagnosed for them based on clinical and diagnostic interview. This research was conducted on 48 women selected by available sampling method and were divided into three experimental (n=12) and one control group (n=12). The experimental groups of ACT، Cognitive-Behavior and Solution-Focused Therapy received 9 two-hour treatment sessions once a week. Data were collected using Beck Depression Inventory and World Health Organization Quality of Life Questionnaire (WHOQOL-BREF) and analyzed using Multiple Analysis of Covariance in SPSS 20.
Results: The results of study showed significant differences between the mean scores of the pre-test and post-test of the experimental and control groups (p<0/001). In addition، comparison of experimental groups indicates Cognitive-Behavior Therapy was more effective in decrease of depression and increase of Quality of life (p<0/001).
Conclusion: The present findings indicate that ACT، Cognitive-Behavior and Solution-Focused Therapy can be useful in reduction of depression and improving life quality in divorced women.
خلاصه ماشینی:
"Johnston, Foster, Shennan, Starkey & Johnson با توجه به افزایش طلاق و به تبع آن افزایش زنان مطلقه ای که با مشکلات عدیده ای در خانواده و در سطح اجتماع مواجه هستند و لزوم توجه به سلامت روان این زنان به عنوان قشری از جامعه که در معرض آسیب هستند، تحقیق حاضر سعی داشت اثربخشی سه رویکرد راه حل محور، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی – رفتاری را بر کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی زنان مطلقه مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
Nelson & Thomas (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) با توجه به آسیب هایی که پس از طلاق زنان مطلقه را تهدید میکند نظیر پایین آمدن حرمت نفس ، احساس بیارزشی، احساس شکست و ناکامی (باسکیانو١، ١٣٧٧)، احساس گناه (اونس ٢، ٢٠٠٠؛ به نقل از عنایت زاده )، افسردگی، سرخوردگی، نارضایتی از زندگی (صدرالاشرافی، خنکدار طارسی، شمخانی و یوسفی افراشته ، ١٣٩١)، عدم دریافت حمایت های اجتماعی (گاهلر٣، ٢٠٠٦)، از دست دادن حمایت خانواده ، طرد اجتماعی (محبی، ١٣٨٠)، کشمکش های متعدد فردی و بین فردی، هویت آشفته ، فقدان امید، مشکلات جدی در شبکه اجتماعی و شغلی (برک ٤، ١٣٨٦) مشکل در سازگاری با فرزندان (گیبسون و دانیگیون ٥، ٢٠٠٦) و احساس گم گشتگی (سعیدیان ،١٣٨٨) و با مرور متون 6 مربوط به درمان شناختی رفتاری نظیر هاوتون ، کرک، سالکووسکیس ، میلر و کلارک (١٣٨٧)، موناز، آگویلار و گازمن ٧ (٢٠٠٧)، داتیلیو٨ (٢٠١٠) و..."